درآمد هنگفت شبکههای ماهوارهای فارسیزبان که مالکانش داخل کشورند!
صاحبان بسیاری از شبکههای ماهوارهای که فیلم و سریال ایرانی پخش میکنند، در ایران حضور داشته و با خیال راحت و بدون هیچ مزاحمتی مشغول رتقوفتق کارهای شبکه خود هستند.
از ابتدای دهه ۸۰، بر تعداد شبکههای ماهوارهای فارسیزبان اضافه شد؛ شبکههایی که حالا خوراکهای دیگری به مخاطبان خود در ایران میدادند. آنها با ورود مستقیم در نمایش فیلمهای سینمایی، خلأ این بخش را برای خانوادههای ایرانی پر کردند و به آنها عادت دادند که بتوانند فیلمهای محبوب خود را بدون خرید نسخه فیزیکی آنها از ماهواره تماشا کنند.
با شروع دهه ۹۰ که شبکه نمایش خانگی به تولید اثر پرداخت، بر تعداد سریالهای ایرانی نیز افزوده شد. ضمن آنکه گسترش شبکههای مجازی، این امکان را به صاحبان شبکههای فارسیزبان میداد تا خوراک خود را بدون خرید نسخه فیزیکی آن کارها، به راحتی از این کانالها تهیه کرده و بنابراین بهسادگی، آنتن خود را پر کنند. همین سهولت پرکردن آنتن بدون هیچ خرج یا دردسر کافی بود تا در عرض دو دهه، تعداد شبکههای فارسیزبان ماهواره از سه مورد دهه ۷۰، به ۲۲۰ مورد تا همین امروز برسد. اگر از این تعداد ۲۲۰ شبکه فارسیزبان، کانالهای سیاسی و موسیقی را جدا کنیم، متوجه میشویم هماکنون حدود ۱۹۰ شبکه با پخش فیلم و سریال ایرانی مشغول به فعالیت هستند و از این مسیر، هم مخاطبان خود را حفظ کرده و هم درآمدزایی بسیار خوبی دارند.
آنها البته کار چندانی ندارند و تمام کار شبکهشان روی دوش سه تا پنج نفری است که استخدام کردهاند. یک یا دو نفر مسئولیت امور سختافزاری و نرمافزاری شبکه را برعهده دارند. یک نفر هم امور فضای مجازی شبکه را برعهده داشته و یک نفر هم مسئول دانلود زودهنگام محتواهای ایرانی برای پخش در شبکه است. یک فرد ناظر هم هست که وظیفه سرتیم را برعهده داشته و در ضمن، کنداکتور روزانه را میچیند. در اغلب این موارد، مدیر شبکه، بدون آنکه سمت خود را برای صاحبان کالاها تعریف کند، مستقیما امور مربوط به آگهی و بخش بازرگانی را در دست میگیرد.
کار به اندازهای برای صاحبان بسیاری از این شبکهها بیخرج از آب درمیآید که آنها تنها در قبال دریافت ضمانتنامههایی چون چک و سفته از همین چند کارمند خود، بدون آنکه دفتری اجاره کنند، از این تعداد افراد میخواهند که بهصورت دورکاری و درحالیکه در منازلشان به سر میبرند، امور مربوط به شبکه را پوشش دهند.
این حقیقت با تصور بسیاری از مردم که گمان میکنند صاحبان این شبکهها در کشورهای خارجی، استودیوها و دفاتر شیک و مجلل دارند، در تضاد است. این افراد عموما از استطاعت چندانی برخوردار نبودند و تصمیم گرفتند با پول وام یا مقداری پول که نمیشد کسبوکار چندانی به راه بیندازند، به تاسیس شبکه روی آورده و اینچنین به سرمایههای خوبی دست یابند.
اگر این افراد آدرس درستی از محل سکونت و دفتر خیالی خود به اپراتور ماهوارههایی چون هاتبرد، یاهست، نایلست و… داده باشند، بهراحتی میتوان تعداد این افراد و محل زندگی آنها را به دست آورد.
افرادی تحتعنوان بازاریاب، خوراک تبلیغاتی شبکههای ماهوارهای را داخل ایران تامین میکنند. آنها برای رزرو تبلیغات یکماهه شبکههای ماهوارهای فارسیزبان پرمخاطب که به تعداد انگشتان یک دست هم نیستند، چیزی حدود ۱۵۰ هزار دلار میگیرند که با دلار ۲۷هزار تومانی، چیزی حدود چهارمیلیارد تومان میشود. این رقم برای شبکههای درجههای دو و سه که به جز همان ۴، ۵ شبکه درجه یک، شامل مابقی شبکههای فارسیزبان میشود، چیزی بین ۱۰ تا ۵۰هزار دلار طلب میکنند که به پول ما چیزی حدود ۲۷۰ میلیون تا یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان میشود.
جواد نوروزبیگی که در تمام این سالها، هم آثار پخششدهاش طعمه فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای شده و هم فیلمی چون «خرس» او سر از این مبادی غیرمجاز درآورده، توپ را در زمین نداشتن قانون کپیرایت میاندازد و میگوید: «وقتی کشور ما قانون کپیرایت را قبول نکرده است، ما باید به کجا شکایت ببریم؟ وقتی چنین قانونی را قبول نداریم، آنوقت به کدام دادگاه بینالمللی مراجعه کنیم؟ به آنها هم مراجعه کنیم میگویند بروید و این قانون را در کشور خودتان مصوب کنید.»
نوروزبیگی به تبعات این اتفاق اشاره میکند و ادامه میدهد: «آیا میدانید به چه علت پلتفرمهای اینترنتی در ایران کم است؟ بهخاطر اینکه هیچ صرفهای برای آنها ندارد. وقتی محتوای ایرانی به راحتی در ماهواره و فضای مجازی قابلدسترسی است، طبیعتا فعالیتهای این پلتفرمها چیزی جز ضرر نمیشود. همچنانکه ما اگر کار و زندگی خودمان را کنار بگذاریم و برای بررسی این مورد، به دادگاههای جهانی رفتوآمد کنیم، بازهم چیزی جز ضرر، دست ما را نخواهد گرفت. مجبوریم برای این کار یک وکیل بینالمللی بگیریم که هزینه بسیار سنگینی را میطلبد.»
موضوع را با کتایون شهابی؛ پخشکننده بینالمللی سینمای ایران در میان گذاشتیم. شهابی گفت: «طبیعتا اگر قانون کپیرایت را به رسمیت بشناسیم خیلی راحتتر میتوان با این قبیل سرقتها مبارزه کرد. عموما وقتی کشوری به این قانون میپیوندد، بسیاری از شبکهها به صورت خودجوش، پخش فیلمهای قاچاق را متوقف کرده؛ چراکه جریمههایی سنگین در انتظار آنهاست. اینکه بسیاری از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان اقدام به پخش تولیدات ایرانی بدون اجازه سازندگان آنها میکنند، درنتیجه جراتی است که از عدمپیوستن ایران به قانون کپیرایت در آنها ایجاد شده است.»
شهابی به راهکار دیگر مبارزه با این بحران اشاره کرد و ادامه داد: «البته پیوستن به این قانون، تنها راه مبارزه نیست بلکه یک راه دیگر، تماس با مدیران این شبکهها و آگاه کردن آنها نسبت به عملی است که در حال ارتکاب آن هستند. با این شیوه نیز میتوان تا حدود زیادی نسبت به گرایش شبکههای ماهوارهای برای خرید قانونی محصولات ایرانی امیدوار بود.»