روزنامه جوان: وقتی مردم می بینند پلیس کاری برای مقابله با سارق نمی کند خودشان دست به کار می شوند
اظهار نظر رئیس پلیس پیشگیری تهران درباره توصیه به شهروندان برای مقاومت نکردن مقابل سارقان واکنشهای بسیاری را در جامعه به دنبال داشت، از جمله این که جایگاه نیروی انتظامی را در مثلث مجرم، مالباخته و پلیس مورد پرسش قرار داد.
این اظهار نظر همچنین نگرانیهایی را ایجاد کرده است که سارقان در صورت عمل کردن مردم به توصیه پلیس با فراغبال بیشتری مرتکب سرقت میشوند و از امروز مقابل هر رهگذری قرار میگیرند و از او میخواهند بدون مقاومت اموالش را تسلیم کند!
به نظر میرسد نگرانی پلیس در مورد مقاومت مقابل سارق یا آسیب رساندن به مجرم خطرناک از این جهت باشد که ممکن است در روند دادرسی جای مالباخته و مجرم به راحتی تغییر کند. ما در صفحه حوادث به گزارشهایی اشاره کردهایم که مالباختگان بعد از ایجاد جراحت به سارق یا حوادثی که منجر به مرگ سارق شده در جایگاه متهم یا قاتل قرار گرفته و مجازات شدهاند. این موضوع در مورد مأموران پلیس هم مصداق دارد؛ چرا که بسیاری از مأموران پلیس به اتهام وارد کردن جراحت به سارق یا قتل او در جریان تعقیب و گریز تحت تعقیب قرار گرفته و مورد بازجویی و محاکمه قرار میگیرند که هر پرونده در جای خود قابل طرح است.
این موضوع از قضا سالهاست نگرانیهای عمومی را در این باره به همراه داشته و منجر به بروز خشم علیه ساختار قانونی شده که تغییر این رویکرد، نیازمند تدوین ضوابطی در حمایت از مالباختگان و پلیس است که تاکنون به آن توجه نشده و بروز اتفاقهای ناگوار را منجر شده است. این که شهروندی به خاطر سرقت گوشی تلفن همراهش با سارق درگیر میشود، به دلیل عدم اعتمادی است که نسبت به ساختار قانونی در او شکل گرفته و تلاش میکند به جای قرار گرفتن در یک چرخه فرسایشی دست به یک رفتار پرخطر بزند.
این که چرا جامعه در وضعیتی قرار گرفته که مجرمانش به راحتی در آن جولان میدهند و امنیت عمومی را مختل میکنند نگرانی بهجایی است که ساختارهای قانونی باید در مورد چرایی آن پاسخگو باشند. همه کسانی که در جغرافیای کشور زندگی میکنند به خوبی اطلاع دارند که همزمان با افزایش موجهای گرانی کالا در کشور امنیت اجتماعی هم با خطرات بسیاری مواجه شده است. شیوع کرونا منجر به از دست رفتن مشاغل بسیاری شده و بخشی از آنها به آمار مجرمان اضافه شدهاند.
زندانها به دلیل شیوع کرونا خلوت و دستگاه قضایی ترجیح داده به جای تقبل هزینهنگهداری از مجرمان یا پرستاری از مجرمان کرونایی، آنها را در جامعه رها کند. رها شدن مجرمان در جامعه و عدم پذیرش دوباره آنها در زندانها تنشهای موجود را افزایش داده است، از جمله این که این تنشها منجر به درگیریهای بسیار شده که بخشی از آن شامل از دست رفتن جان بسیاری از مأموران پلیس است که گزارشهای آن را مدام منتشر کردهایم.
سالهای بسیاری است که چرخه فرسایشی سرقت در جامعه جریان دارد. پس از بروز سرقت مأموران پلیس دست به کار میشوند و در صورتی که موفق به بازداشت مجرم شوند او را راهی دادسرا میکنند. در صورتی که بخت با سارق یار نباشد و راهی زندان شود دورههای آموزش تکمیلی را در زندان سپری کرده و با تجربهای بهتر به چرخه جرم بر میگردد و با خشونت بیشتری مرتکب جرم میشود و این گونه است که امنیت عمومی با خطر مواجه شده و سرمایه اجتماعی نسبت به ساختارهای قانونی دچار خدشه میشود.