آقای رئیسی ! بالاخره دولت شما بانی وضع موجود است یا دولت قبل؟
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:در جلسه یکشنبه 8 اسفند هیأت دولت، رئیسجمهور رئیسی از وزیر نفت و وزیر نیرو به خاطر اینکه از زمستان امسال بدون مواجه شدن با مشکل کمبود سوخت و برق عبور کردهایم قدردانی کرد. اصل قدردانی خوبست، اما به نکات پیرامونی آن نیز باید توجه شود.
اخبار مربوط به عبور کشور از زمستان بدون مشکل امسال بگونهای تنظیم شده است که گوئی با تلاشهای دولت جدید، سوخت لازم و برق مورد نیاز کشور تأمین شده و تلاش دولتمردان گذشته هیچ دخالتی در این وضعیت نداشته است. همه میدانند که چنین تصوری کاملاً دور از واقعیت است، زیرا اولاً دولت جدید که در شهریورماه کار خود را شروع کرده فرصتی برای تأمین و تدارک گاز و سایر مواد سوختی و همینطور برق زمستانی نداشت و طبعاً از محصول تلاشهای دولت قبل برای تأمین سوخت و برق مورد نیاز کشور استفاده کرده است. ثانیاً با تغییر وزیر و چند مدیر در یک وزارتخانه نمیتوان اینهمه امکانات را برای تأمین نیاز کشور آنهم به این سرعت و در این زمان کم فراهم ساخت. بنابراین، باید اعتراف کرد که نیروهای موجود در هردو وزارتخانه و ادارات تابعه در استانها و شهرستانها و مراکز تولید در سراسر کشور با تلاشهای شبانهروزی خود از سالها قبل در تأمین سوخت و برق مورد نیاز کشور مؤثر بودند.
البته نقش مدیران جدید را هم باید در مدیریت امکانات موجود در نظر داشته باشیم و به این نتیجه برسیم که تلاشهای تمام مسئولان و دستاندرکاران دو وزارتخانه در دولت قبلی و فعلی توانسته کشور را از زمستان امسال بدون مواجه شدن با مشکل عبور بدهد البته با کاهش نوبتی و برنامهریزی شده سوخت و انرژی صنایع.
این نگرش اخلاقی را متأسفانه حکمرانان ما سالهاست که از دست دادهاند و فراموش کردهاند که طبق تعالیم دینی، همه باید نقاط مثبت و قوت دیگران را همواره در نظر داشته باشند و برای برطرف ساختن نقاط منفی و ضعفها به صورت عملی نه با توسل به تبلیغات و بزرگنمائی تلاش کنند.
عجیب است که همین حضرات مسئولین در مواقعی که میخواهند از اصل نظام در برابر مخالفین دفاع کنند، میگویند در 40 سال گذشته کارهای عظیمی صورت گرفته و پیشرفتهای زیادی داشتیم، ولی وقتی به عرصه رقابت با رقبای سیاسی خود میرسند با بکار بردن عبارت «وضعیت موجود» بگونهای سخن میگویند که گوئی در ویرانهای زندگی میکنیم و در دهههای گذشته هیچ کار مثبتی صورت نگرفته!
در عرصه فعالیتهای هستهای هم کشور گرفتار همین تناقضگوئیهای مسئولین به ویژه مسئولین فعلی است. وقتی برجام سر گرفت، این حضرات با ارسال پیامهای تبریک به رهبری، آن را ستودند ولی بعد از آنکه ترامپ دیوانه آمریکا را از برجام خارج کرد، نسخه نمادین آن را آتش زدند، آن را کاریکاتور نامیدند و اعضاء هیأت مذاکرهکننده برجامی آن زمان را خائن دانستند. و حالا همان حضرات چنان به دنبال احیاء برجام هستند که بدون آنکه خود بگویند از جنب و جوش فوقالعادهشان کاملاً مشخص است که برجام را از نان شب هم واجبتر میدانند. به زبان میگویند که ما اقتصاد کشور و زندگی مردم را به برجام گره نمیزنیم، ولی این گره بقدری بزرگ است که همه با چشم خود آن را میبینند. طُرفه اینکه علیرغم تمام تبلیغاتی که علیه گروه مذاکرهکننده قبلی صورت گرفت، گروه مذاکرهکننده فعلی نتوانست چیزی بیش از آنچه قبلیها به دست آورده بودند به دست بیاورند. با اینحال معلوم نیست چرا اجازه ندادند گروه قبلی کار را به پایان برساند و اینهمه هزینه به کشور و ملت بابت تأخیر آن تحمیل نشود.
با توجه به این نکات روشن، از کسانی که عنوان «وضعیت موجود» را ابزار تبلیغاتی خود قرار دادهاند، باید سؤال شود آیا این وضعیت مطلوب است و یا منظورشان اینست که منفی است. اگر مطلوب است، چرا آن را به چماق تبدیل میکنید و بر سر قبلیها میزنید؟ و اگر نامطلوب است، اولاً چرا اینهمه سخن از پیشرفت میگوئید و ثانیاً چرا نقش خود را در پدید آمدن آن انکار میکنید و نمیپذیرید که از صدر تا ذیل همه در پدید آمدن این وضعیت سهم دارید؟