تهدید علیه بقای پوتین
تردیدی وجود ندارد که پوتین در روزهای آینده به جای پذیرش شکست، قدرت خود را دو برابر خواهد کرد. جنگ نابخردانه پوتین اکنون بقای او را تهدید می کند. اکنون او نیروهای بازدارنده هسته ای روسیه را در یک تلاش وقیحانه بیشتر برای تهدید جهان در حالت آماده باش قرار داده است.
این بحران به روسیه، غرب و اوکراین مربوط می شود. اول، بحران اوکراین درباره ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه است که از آنچه مورخان به عنوان لغزش عقلانیت ناشی از بیست و دو سال قدرت استبدادی یاد می کنند، رنج می برد. او که با گذشت زمان سرسختتر و منزویتر شده است – در محاصرهی متملقها و رویارو با مقاومت پیشبینینشده اوکراینیها – او جنگ از پیش برنامهریزیشده، تحریکنشده، غیرقانونی و غیراخلاقیاش را دو چندان میکند.
دوم، اما، این بحران حتی بیشتر به غرب مربوط می شود و اینکه آیا می توانیم لغزش هدفمندی در میان دموکراسی های غربی در سه دهه گذشته را که با افول دموکراتیک در سراسر جهان از سال ۲۰۰۶ نشان داده شده است، معکوس کنیم. پوتین نتیجه فراموشی جمعی ما در مورد آن چیزی است که مستبدان زمانی که برای مدت طولانی مورد مماشات قرار میگیرند، انجام میدهند. اوکراین قربانی کنونی است اما تنها قربانی نیست.
پس از حمله سایبری روسیه به استونی در سال ۲۰۰۷، تهاجم گرجستان در سال ۲۰۰۸، الحاق کریمه و مداخله نظامی در دونباس در سال ۲۰۱۴، ما پاسخ کمی دادیم. حملات سایبری و انتشار اطلاعات نادرست اما مداوم آن به ایالات متحده و سایر دموکراسی ها؛ سرکوب و ترور مخالفان آن؛ و حالا هم این صحنه جنایت بین المللی در اوکراین. انبوهی از اظهارنظرهای آخر هفته در کشورهای اروپایی، نشاندهنده یک تغییر تکتونیکی در اروپا و حرکتی نه چندان کم اهمیت در دولت بایدن به سمت موضع قاطعتری است که نشاندهنده درک فزایندهای از این مسئله است که تجاوزات پوتین به همان اندازه که برای اوکراین تهدید کننده است، خطری برای آینده اروپا هم هست.
اتحادیه اروپا و گروه هفت، این هفته تحریمهای اقتصادی بیسابقهای را علیه روسیه اعلام کردند. جاش لیپسکی، مدیر مرکز ژئواکونومیک شورای آتلانتیک، گفت: «تا به حال هرگز داراییهای خارجی یک اقتصاد گروه بیست مسدود نشده بود. این میتواند سیستم بانکداری تجاری را که در حال حاضر تحت فشار شدید تحریمها قرار گرفته، فلج کند و با باز شدن بازارها در روز دوشنبه، روبل به شدت تضعیف شود.»
این اقدامات شامل حذف بانکهای منتخب روسی از سیستم سوئیفت شد که در نتیجه توانایی آنها برای اقدام جهانی را تضعیف کرد. اقداماتی که بانک مرکزی روسیه را از استقرار ذخایر خود به روش هایی که می تواند تأثیر تحریم ها را تضعیف کند، باز می دارد. و همینطور راهی برای از کار انداختن «گذرنامههای طلایی» است که به روسهای ثروتمند اجازه دسترسی به سیستمهای مالی غربی را می دهد.
این امر با اعلام اولاف شولتس صدراعظم آلمان در مورد تصمیم قطعی برای تسلیح اوکراین به سلاح های ضد تانک و موشک های ضدهوایی همراه بود و به دنبال آن تصمیم یکشنبه او برای افزایش هزینه های دفاعی به بیش از ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان با اختصاص ۱۰۰ میلیارد دلار برای صندوق ویژه سرمایه گذاری های دفاعی را شاهد بودیم. شولتس روز شنبه در توییتی نوشت: «تهاجم روسیه یک نقطه عطف است. این وظیفه ماست که از اوکراین در دفاع از ارتش متجاوز پوتین تا حد توان خود حمایت کنیم.»
این به نوبه خود، در کنار اعلام آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، از اعطای ۳۵۰ میلیون دلار کمک نظامی دیگر به اوکراین، نشان دهنده درک فزاینده جو بایدن از میراثی است که اکنون می تواند به جا بگذارد. سوم، البته، بحران بیش از همه مربوط به اوکراین است؛ یک کشور دموکراتیک ۴۴ میلیونی که پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در اواخر سال ۱۹۹۱ مستقل شد. رفاه، استقلال و آزادی اوکراین چیزهایی است که پوتین تلاش می کند با دروغ هایی مبنی بر اینکه رئیس جمهور یهودی آن، ولادیمیر زلنسکی و دولتش “باندی از معتادان به مواد مخدر و نئونازی ها” هستند، آنها را از بین ببرد.
زلنسکی به عنوان یک قهرمانِ دور از انتظار ظاهر شده است و علیرغم خطری که جانش را تهدید می کند، از ترک پایتخت کشور کیف خودداری می کند. پس از آنکه مقامات آمریکایی پیشنهاد فرار او را دادند، زلنسکی در عوض گفت که به مهمات نیاز دارد نه گریختن. مقاومت سرسختانه اوکراین پوتین را غافلگیر کرده و به دموکراسیهای غربی فرصت بیشتری برای اقدام داده است. روز شنبه، ارتش اوکراین و هزاران داوطلب تازه استخدام شده، کنترل کیف را از نیروهای روسیه و واحدهای مخفی خارج کردند و همچنان به مقاومت در برابر تلاش های روسیه برای تصرف خارکف، دومین شهر بزرگ اوکراین ادامه می دهند.
با این حال، تردیدی وجود ندارد که پوتین در روزهای آینده به جای پذیرش شکست، قدرت خود را دو برابر خواهد کرد. جنگ نابخردانه پوتین اکنون بقای او را تهدید می کند. اکنون او نیروهای بازدارنده هسته ای روسیه را در یک تلاش وقیحانه بیشتر برای تهدید جهان در حالت آماده باش قرار داده است. یاروسلاو تروفیموف از وال استریت ژورنال از کیف نوشت: اگر مقاومت شدید اوکراین به جنگی طولانی و خونین منتهی شود، پوتین را مجبور کند که بدون دستیابی به اهدافش به دنبال پایان دادن به جنگ باشد. این عقبنشینی میتواند هم تسلط او بر قدرت را تهدید کند و هم تلاش او برای بازگرداندن روسیه به منزلت یک قدرت جهانی.
برعکس، اگر پوتین متوقف نشود، ارتشهای او به ناتو بسیار نزدیکتر خواهند شد که زمانی «کشورهای اسیر» در بلوک شوروی بودند، اما اکنون اعضای اتحادیه اروپا هستند؛ یعنی استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، رومانی و بلغارستان. با نظر به آنچه در اواخر این هفته می تواند رخ دهد، یک اجماع جمعی وجود دارد مبنی بر اینکه پوتین در اوکراین متوقف نخواهد شد. شاید گاه و بیگاه مردم شجاعی مانند اوکراینیها باید به ما آزادیهایی را که اغلب بدیهی میدانیم به ما یادآوری کنند. برای من به عنوان یک خبرنگار در اروپای شرقی و مرکزی در دهه ۱۹۸۰ این همان نقشی بود که مردم و پاپ لهستان در سال های پایانی جنگ سرد ایفا کردند. در کنفرانس امنیتی مونیخ چند روز پیش، الهام بخش ترین لحظه آخر هفته برای من یک شام کوچک و خصوصی با نمایندگان پارلمان اوکراین بود که همگی در ۳۰ سالگی یا کمتر بودند. آنها یکی پس از دیگری با شور و شوق کسانی صحبت می کردند که می دانستند در خط مقدم آزادی هستند و از همکاران اروپایی و آمریکایی خود می خواستند از دموکراسی اوکراینی که آنها از آن الهام گرفته بودند دفاع کنند.
یکی از نمایندگان مجلس، زن جوانی که فردای آن روز برای آغاز جنگ نزد خانوادهاش در اوکراین باز میگشت، از تعهداتی که در توافق بوداپست در سال ۱۹۹۴ در قبال اوکراین داده شده بود صحبت کرد. در آن زمان بود که ایالات متحده، بریتانیا و روسیه پیشنهاد امنیت به اوکراین دادند. تضمین به اوکراین در ازای موافقت اوکراین برای بازگرداندن تمام ۱۸۰۰ سلاح هسته ای خود به روسیه. پیام او این بود که اوکراین به تعهدات خود عمل کرده بود و اکنون زمان آن رسیده است که ایالات متحده و شرکای آن به تعهدات خود عمل کنند. اگر پوتین مطمئن شود که غرب از اوکراین حمایت میکند، شانس هیات مذاکراتی زلنسکی برای موفقیت در مذاکرات در مرز بلاروس با یک هیئت روسی بسیار بیشتر خواهد بود.
فدریک کمپ
*منبع: سی.ان.بی. سی