چندرسانه‌ای

آیا وارد جنگ سرد دیگری می‌شویم؟ شاید نه، اما می‌تواند بدتر باشد

مورخان کهنه کار جهان قرن بیستم را برای درس هایی از تهاجم روسیه به اوکراین بررسی می کنند.

سه تن از مورخان در تحلیلی به بررسی آینده تحولات اوکراین در پی تجاوز نظامی روسیه به این کشور پرداختند. در این مقاله که در بلفر سنتر منتشر شده آمده است:

دو تن از مورخان برجسته جنگ سرد موافقند که رویارویی جهانی کنونی بر سر اوکراین به منزله جنگ سرد دوم نیست، اما این لزوماً خبر خوبی نیست. در واقع، یکی از آن‌ها پیشنهاد می‌کند که مقایسه بهتر امروز با جهان پرتنش و چندقطبی در سال‌های اول قرن بیستم است که به ویرانی‌های جنگ جهانی اول ختم شد. فردریک لاگوال، استاد امور بین‌الملل در مدرسه کندی دانشگاه هاروارد در گفتگو با آرنه وستاد، استاد تاریخ در دانشگاه ییل (و عضو هیئت علمی سابق هاروارد) صحبت کرد. موضوع آن‌ها: «یک جنگ سرد جدید؟ پیامدهای ژئوپلیتیکی جنگ در اوکراین» بود.

وستاد، نویسنده ۱۶ کتاب از جمله «جنگ سرد: تاریخ جهانی»، تهاجم روسیه به اوکراین را “جنگ فتوحانه‌ای که از سال ۱۹۴۵ در اروپا ندیده‌ایم” خواند. او گفت که تفاوت آن با مداخلات اتحاد جماهیر شوروی در مجارستان و چکسلواکی این است که تهاجم برای بازسازی یک امپراتوری کمونیستی یا ایجاد یک منطقه حائل علیه غرب نیست. این تلاشی است نه فقط برای تسلط بر یک کشور خارجی، بلکه برای از بین بردن حس ملت بودن اوکراینی‌ها. مشکل طرف روسی این است که هر اتفاقی در میدان نبرد بیفتد، آنها به آن هدف نخواهند رسید. وستاد گفت: این یک هدف دست نیافتنی است و باعث می‌شود که مناقشه بیش از پیش غیرقابل حل شود.

لوگوال که برای تاریخ جنگ‌های فرانسه و ایالات متحده در ویتنام برنده جایزه پولیتزر شده است، گفت که صرف نظر از نتیجه مواجهه نظامی در اوکراین، ولادیمیر پوتین در جنگ سیاسی و اخلاقی با مردم اوکراین را شکست خورده است. او گفت که از مطالعه قبلی خود در مورد جنگ ایالات متحده در ویتنام و سایر درگیری‌ها و بطور عام‌تر از تحقیقات علمی به این نتیجه رسیده که “تغییر رژیم تحمیلی به ندرت رابطه بین کشور مداخله‌گر و کشور هدف را تقویت می‌کند. ”

وستاد گفت که اگر نیروهای قدرتمند روسیه از نظر نظامی پیروز شوند، «آن‌ها باید اوکراین را اشغال کنند تا به آنچه می‌خواهند برسند. هزینه آن بسیار زیاد خواهد بود، هزینه از نظر سربازان کشته شده روسی، اما قبل از هر چیز، هزینه اقتصادی آن، که روسیه کاملاً آماده پذیرش آن نیست. » تحریم‌ها که اقتصاد از پیش ضعیف شده روسیه را مجازات کرده و روبل را تقریباً بی‌ارزش می‌کند، و هزینه‌هایی برای تلاش در پایین سرکوب اوکراینی‌ها ایجاد می‌کند. وستاد می‌گوید: « با درک من نسبت نحوه کارکرد تاریخ، باید بگویم که این کار شدنی نیست. ممکن نیست. ”

وستاد، نروژی است و لوگوال که در سوئد به دنیا آمده و بزرگ شده، از میزان متحد شدن کشورهای شمال اروپا و همچنین آلمان برای دفاع از اوکراینی‌ها در برابر تجاوزات روسیه شگفت‌زده شدند. آن‌ها بخش عمده‌ای از این حمایت را به رهبری رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی، با پیام‌های صریح و صادقانه او به مردم خود و به جهان نسبت دادند. لوگوال گفت که این اتحاد، “بر میزان اشتباه پوتین در اینجا – و میزان تقویت این اتحاد در کوتاه مدت تأکید می‌کند. ” وستاد، که کارهای دانشگاهی او تا حدی بر چین در طول جنگ سرد متمرکز شده است، گفت این اولین بحران جهانی است که چین ممکن است تأثیر بیشتری نسبت به ایالات متحده داشته باشد. او گفت روسیه به سرعت به چین بسیار وابسته‌تر شده است و «زمانی که چینی‌ها به این نتیجه برسند که از این درگیری مرگبار به قدر کافی بهره برده‌اند، درگیری به نوعی متوقف خواهد شد».

وی گفت: هر اتفاقی که بیفتد، نتیجه نهایی روسیه‌ای خواهد بود که حتی بیشتر از آنچه در گذشته بوده به چین وابسته است. چین قادر خواهد بود از روسیه در زمینه منابع طبیعی، انرژی نفت و گاز بیشتر بهره‌برداری کند”. وستاد گفت که جنگ اوکراین می‌تواند احتمال تلاش چین برای تصرف نظامی تایوان را کاهش دهد. مبارزه روس‌ها با اوکراین به چین نشان داده است که چنین جنگی چقدر می‌تواند سخت باشد.

با این حال، هر دو مورخ موافق بودند، این جنگ سرد دوم نیست. لوگوال خاطرنشان کرد که جنگ سرد اول یک درگیری دوقطبی بود که عمدتاً بین بلوک شرق و غرب بود. یک مسابقه تسلیحاتی گسترده، فقدان دیپلماسی و یک انشقاق عمیق ایدئولوژیک وجود داشت. او گفت آن عوامل در این رویارویی مفقود است. او گفت: «شاید فکر کردن به عنوان یک جنگ سرد دوم چندان مفید نباشد.

وستاد موافق بود که قیاس جنگ سرد «مفید نیست. منظورم این است که شاید به جز برخی اهداف تبلیغاتی. اما از نظر تحلیلی، این کمکی نمی‌کند، زیرا اگر شما آن نوع مقایسه‌ها را صرفاً به منظور مصلحت سیاسی انجام دهید، همه چیز مانند همه چیز دیگر می‌شود. من جنگ کنونی را اساساً با جنگ سرد متفاوت می‌بینم». او با اشاره به یک تفاوت، گفت که ادعای پوتین در مورد اوکراین منعکس‌کننده برخی از استدلال‌های نژادی استعماری قدرت‌های امپرئالیستی در گذشته است، ایده‌هایی از اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ به جای جنگ سرد.

اما وستاد افزود که اگرچه بسیاری از مردم پاسخ می‌دهند، «خدا را شکر که وقوع جنگ سرد به این سادگی نیست» اما در واقع برخی از نمونه‌های تاریخی جایگزین مانند روزهای قبل از جنگ جهانی اول «از بسیاری جهات ترسناک‌تر از سناریوی جنگ سرد هستند که به هر حال، به نحو مرگباری درجه‌ای از ثبات را ارائه می‌کردند. » او گفت که سیستم جهانی اکنون چندان باثبات به نظر نمی‌رسد، تا حدی به این دلیل که دو قطبی نیست بلکه چند قطبی است. «نه، این دنیای سخت‌تری است. من گاهی آن را با جهان قبل از سال ۱۹۱۴ مقایسه کرده‌ام، که همانطور که می‌دانید، مقایسه‌ای نیست که بگذارد شب‌ها راحت‌تر بخوابید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا