کار کودک را عادی نکنیم
یک روانشناس اجتماعی با بیان اینکه زمانی که پدیدهای به طور مکرر و مستمر در جامعهای وجود دارد، حساسیتها نسبت به آن مسئله به شدت کاهش مییابد، به مسئله کودکان کار در جامعه اشاره میکند و میگوید: راه حل افزایش حساسیت نسبت به حضور کودکان کار در جامعه، این است که به صورت پیوسته این پیامدهای نامطلوب تذکر داده شود که پدیده کودکان کار پدیدهای نامناسب، غیراخلاقی، غیرعقلانی، غیرقانونی و غیرانسانی است.
چهارراه کودک | علیرضا شریفییزدی، روانشناس اجتماعی است. او عادی شدن حضور کودکان کار در جامعه را یکی از موانع در مقابله با آن برشمرده و معتقد است که برای مقابله با پدیده کارکودک که یک آسیب اجتماعی است باید از اقداماتی نظیر دادن پول به کودکان کار، خرید خدمات و محصولات آنان و… خودداری کرد.
شریفی یزدی در گفتوگو با چهارراه کودک، با بیان اینکه زمانی که انسان با هر پدیدهای به طور مکرر ارتباط میگیرد، ذهنش دچار آشنازدگی میشود، گفت: این آشنازدگی ذهنی سبب میشود که پس از مدتی دیگر آن پدیده چندان مهم به نظر نمیآید و در این زمان است که اصطلاحا عادیسازی رخ میدهد.
او ادامه داد: واقعیت اولیه مسئله این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، زمانی که پدیدهای به طور مکرر و مستمر در جامعهای وجود دارد، حساسیتها نسبت به آن مسئله به شدت کاهش مییابد. حال باتوجه به اینکه مسئله کودکان کار، موضوعی بسیار مهم است، نباید حضور کودکان کار در سطح جامعه عادی شود، بلکه لازم است و باید حساسیت نسبت به این مسئله همواره بالا باشد تا بتوان راهکارهایی را برای حذف آن پیدا و اجرایی کرد.
این روانشناس اجتماعی درباره اینکه چطور میتوان حساسیتها نسبت به کودک کار را بالا نگهداشت، گفت: راهحل افزایش حساسیت نسبت به حضور کودکان کار در جامعه، این است که مرتبا به صورت تلنگر این تذکر داده شود که این پدیده کودکان کار، پدیدهای نامناسب و غیرقانونی و غیرانسانی است. اولین راه برای افزایش این حساسیت این است که از تکنیکهای روانشناسی برای برجستگی ادراکی در افراد استفاده کنیم.
شریفییزدی با تاکید بر اینکه باید آشنازدگی را به سمت آشنازدایی ببریم، افزود: این موضوع به این معنی است که به طور مرتب باید توضیح داده شود که این پدیده یک آسیب اجتماعی محسوب میشود و افراد جامعه اعم از شهروندان و به خصوص مسئولان نباید درجهت تقویت این موضوع حرکت کنند. اساسا زمانی که مردم به کودکان کار در سرچهارراه پول میدهند یا خدمات آنها را خریداری میکنند، متاسفانه درجهت افزایش پدیده کودک کار حرکت میکنند، در نتیجه برای اینکه مردم را از آشنازدگی دربیاوریم باید به طور مرتب همه رسانهها به این پدیده اشاره کنند که کاری که برای کودک کار در نظر میگیریم، غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرانسانی است.
وی با تاکید بر اینکه باید از طریق مراجع ذیصلاح و قانونی در جهت مبارزه با پدیده کار کودک عمل کنیم، افزود: در این راستا، سازمانهای مردم نهاد و افراد و گروههای داوطلب میتوانند برای ایجاد حساسیت، سازماندهی و فرهنگسازی نقش آفرین و تاثیرگذار باشند.
این روانشناس اجتماعی تصریح کرد: گام دیگر این است که به مردم آموزش دهیم تا حداقل خودشان کودکان را به کار نگیرند. به این معنی که اگر کسی قصد دارد شاخه گلی بخرد، آن را از کودک خریداری نکند. اگر کسی به دنبال کارگری است، از کودک به عنوان کودک کار استفاده نکند و صد البته که هیچ تفاوتی ندارد که کودک ایرانی باشد یا غیرایرانی. چرا که در بعضی موارد متاسفانه افرادی ملیت کودک را در مساله کارکودک دخیل میدانند که این امر بسیار غلط است.
شریفی یزدی ادامه داد: در گام بعدی، مردم باید این آگاهی را داشته باشند که کودکان کار را به مراجع ذیصلاح مانند سازمان بهزیستی، کمیته امداد، مراکز پرتو و… معرفی کنند و این مراکز نیز به جای برخورد یا جمع آوری آنان رویکرد توانمندسازی این کودکان و خانوادههایشان را دنبال کنند.
وی با بیان اینکه کودکان کار اکثرا دارای خانواده هستند، اما خانواده فقیر یا بدسرپرست دارند، اظهارکرد: مطالعات پژوهشکده خانواده نشان میدهد که بیشتر کودکان کار دارای والدین بدسرپرست هستند. والدینی که فرزندانشان را اجاره میدهند، والدینی که به دلیل رفتارهای خلاف ارزشها و هنجارهای محیطی و اجتماعی و آسیبهای محیطی و اجتماعی، فرزندان را وادار به کار میکنند. البته قانون برای این موضوع برنامه دارد و جرم در آن مشخص است و جرم و میزان کیفر آن مشخص است اما لازم است کار اجرایی عملی انجام گیرد که متاسفانه چندان انجام نمیگیرد.