ایلان ماسک با توئیتر چه خواهد کرد؟
آدورنو و هوکهایمر معتقدند رسانه میتواند بازارهای بیشتری را برای تجار سرمایهدار ایجاد کند، روالی که میتواند افراد جامعه را به سمت مسائل سطحی و مصرفکنندگان بیاراده تبدیل کند. هابرماس هم براین باور است که رسانهها از طریق بمباران مداوم و قطعنشدنی مباحث تکراری و بدیهیات ساخته شده تکنولوژیک، افکار عمومی را شکل میدهند تا مصرفکنندگان را در اسارت خود قرار دهند.
بیان فردا | لیلا عسگری وش | چندماهی است نام ثروتمندترین فرد جهان با حدود ۲۷۰ میلیارد دلار ثروت با نام یکی از پلتفرمهای اجتماعی محبوب گره خورده است. صحبت از ایلان ماسک است، چهره سلبریتی شده در توئیتر که بارها چه با فعالیتها و چه با موضعگیریهای عجیبش نام خود را میان مردم عادی مطرح کرده است. اظهاراتی که از صحبت درباره کرونا تا نیاز به آزادی بیان در فضای مجازی مانند توئیتر را شامل میشود.
مالک تسلا، یکی از مطرحترین شرکتهای خودروسازی، حالا به مالک یک شبکه اجتماعی تبدیل شده است. چند روز گذشته با انتشار خبر پذیرش پیشنهاد خرید کل سهام این رسانه به مبلغ ۴۴ میلیارد دلار توسط ماسک، بحثهای داغی در توئیتر و میان تحلیلگران و رسانههای دنیا پا گرفته است.
تصور بسیاری ظاهرا این است که ابر سرمایهدار آمریکایی برای آزادسازی توئیتر و ایجاد فضایی برای ابراز عقاید دست به جیب شده است و هیجانات حاصل از این تحلیل آن قدر پیش رفته که برخی از کاربران کشور خود را برای فروش به او پیشنهاد دادهاند. سوال این است: چرا مهم است که یک رسانه اجتماعی توسط یک سرمایهدار خریداری شده است؟ اداره یک شبکه اجتماعی بهدست یک فرد خاص چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
ایلان ماسک و معدن زمرد!
ایلان ماسک را بسیاری به عنوان یک فرد خودساخته تحسین میکنند. وی به خلاقیت و نوآوری مشهور است که موجب تاسیس کمپانیهایی چون پیپل، اسپیس ایکس، نورالینک و بورینگ شده است. در حال حاضر نیز وی را به عنوان سازنده خودروهای برقی تسلا و دوستدار محیطزیست میشناسند. این ثروتمند خودساخته و کوشا به گفته پدرش در نوجوانی با زمردهای در جیبش که حاصل یک خرید یکشبه معدن زمرد در زامبیا بوده، پیادهروی میکرده است.
یکی از مواضع منتقدان و مخالفان ماسک درباره او این است که برخلاف تصور حامیانش او واقعا یک ثروتمند خودساخته نیست. آنها میگویند او نیز همانند دونالد ترامپ یک ثروتمند موروثی است. ارث ماسک البته یک انگ نیز با خود به همراه دارد. پدر او ارول ماسک، سفیدپوستی ثروتمند در دوران آپارتاید بود. بیزینس اینسایدر در گزارشی داستان خرید سهام معدن زمرد را توسط پدر ماسک آورده است. این وبسایت مینویسد، پدر ایلان در راه لندن برای فروش هواپیمای شخصی توقفی در زامبیا میکند و در نتیجه همین توقف، او با سهام معدن زمرد زامبیا به خانه برمیگردد.
ایلان ماسک چند مرتبه، از جمله سال گذشته در همین توییتر داشتن معدن زمرد پدرش و بهرهمندی از ثروت ارول را تکذیب کرد و اعلام کرد خودش تمامی مخارج زندگی و سپس آغاز کسبوکارش را برعهده داشته است. علیرغم این ادعا، مصاحبهای از وی در وبسایت فوربز در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است که در آن وی بخشی از خاطرات خود را از خطرات سفر به معدن زمرد در زامبیا در همراهی با پدرش را عنوان کرده است، او میگوید: در آفریقای جنوبی، پدرم یک هواپیمای شخصی داشت که در هوای فوقالعاده خطرناک پرواز میکردیم و به سختی میتوانستیم آن را بازگردانیم و بازگردیم. این کمی عجیب به نظر میرسد، اما پدرم در یک معدن زمرد در زامبیا نیز سهم داشت. من ۱۵ ساله بودم و واقعاً میخواستم همراه او بروم اما نمیدانستم این چقدر خطرناک است. من نتوانستم پاسپورت خود را پیدا کنم، در نهایت گذرنامه برادرم را گرفتم که البته معلوم شد شش ماه است که منقضی شده است. بنابراین ما محموله غیرقانونی و یک پاسپورت منقضی از شخص دیگری را همراه خود داشتیم. کلاشنیکف هم همه جا ریخته بود و من داشتم فکر میکردم، «مرد، این واقعا میتواند بد شود.»
ماسک بدون ماسک
نکته جالب توجه این است که در حال حاضر این مصاحبه از سایت فوربز حذف شده اما متن آن در وبسایت اینترنت آرشیو که یک بایگانی از صفحات وبسایتهاست قابل دسترسی است. وی بارها بهدلیل اطلاعات غلط دادن درباره خود یا مسائلی که در آن تخصص نداشته، مورد انتقاد قرار گرفته است. او که یکی از بزرگترین نمایندگان بخش خصوصی و سرمایهداری دنیاست، بارها بابت قوانین دست و پا گیر دولتی دست به اعتراض زده و حتی در مصاحبهای گفته است دولت باید سوبسید خود به بخش خصوصی را حذف کند. در خلاف این ادعا لس آنجلس تایمز در گزارشی نوشت: وی از سال ۲۰۱۵ تا به اکنون ۴.۸ میلیارد دلار از دولت سوبسید گرفته است و این روند همچنان نیز ادامه دارد.
اظهارات وی درباره بیاهمیت بودن کرونا یا حتی اتمام آن در اوج تلفات کووید در آمریکا مورد انتقاد بیل گیتس نیز قرار گرفت و گفت از ماسک میخواهم درباره خودروهای برقی حرف بزند نه چیزی که در آن تخصصی ندارد.
ماسک بارها توئیتر را بابت زیر پا گذاشتن «آزادی بیان» و نژادپرستی مورد انتقاد قرار داده است. اما سال گذشته بود که کارگران رنگینپوست تسلا از او به دپارتمان مشاغل و مسکن منصفانه کالیفرنیا شکایت بردند که در این شرکت بارها مورد آزاد و اذیت و توهین نژادی قرار گرفتهاند.
با وجود این، در شرایطی از ماسک به خاطر وعده «آزادی بیان» دفاع و حمایت میشود که به گزارش نیویورک تایمز خرید یکی از مشتریان عادی تسلا بهدلیل انتشار نقد کوچکی به این شرکت توسط شخص ماسک لغو شد. گزارشهای دیگری نیز از چهره دوم این ثروتمند خندان توئیتری نیز وجود دارد. یکی از روزنامهنگاران وال استریت ژورنال در کتاب خود «بازی قدرت: تسلا، ایلان ماسک و شرطبندی قرن» نوشته است که طبق شواهد، ایلان ماسک در زمان عصبانیت و خشم خود، کارگران شرکت را بیدلیل و بدون حتی امکان شکایت برای دریافت بیمه بیکاری اخراج میکند.
توئیتر به چه درد ایلان ماسک میخورد؟
خرید رسانهها توسط افراد ثروتمند چیز تازهای نیست. پیش از این «جف بزوس» روزنامه واشنگتن پست را خریداری کرد. «لورن پاول جابز» با آتلانتیک، «مایکل بلومبرگ» با بلومبرگ و «جان هنری» با بوستون گلوب دیگر افرادی هستند که ثروت خود را در راه خرید رسانهها خرج کردهاند.
سوالی که پیش میآید این است که ماسک با خرید پلتفرم مجازیای که در مقابل ارزش ۱.۷ تریلیارد دلاری گوگل و ۵۸۳ میلیاردی فیسبوک فقط ۳۶ میلیارد دلار ارزش دارد چه سودی خواهد برد؟ با نکات گفته شده آیا وی برای نجات توئیتر و آزادی بیان آمده است؟
توئیتر فضایی است برای رد و بدل کردن نظرات افراد مختلف با فقط ۲۸۰ کاراکتر نوشتاری. چه مردم عادی و چه سیاستمداران و افراد مشهور خواستهها و نظراتشان را در قالب نوشتهای کوچک به سرعت به گوش یکدیگر میرسانند. پیش از این گرچه درباره سهامداران توئیتر ابهام وجود داشت و حتی برخی تحلیلگران منطقه خاورمیانه را از وجود یک شاهزاده عربستانی در میان سهامداران میترساندند اما حالا ابهامات بسیاری طرح میشود که فقط به یک شخص بازمیگردد.
رابرت رایش در رابطه با خرید توئیتر توسط ماسک در نیوزویک مینویسد: «ماسک آزادی بیان نمیخواهد، او آزادی از پاسخگویی میخواهد.» نیویورک تایمز در نقد این اقدام میگوید همه ویژگیهای اخلاقی ماسک را توئیتر نیز با خود حمل میکند که هردو میتوانند یکدیگر را تقویت کنند. مثلا نژادپرستی حاکم بر تسلا را میتوان در توئیتر دید. توئیتر ماهها پاسخگویی به گزارشهای آزار به رنگینپوستان را به تعویق میاندازد.
ماسک با خرید توئیتر، رسانهای با حدود ۳۰۰ میلیون کاربر، شاید به سودآوری مالی ملموسی نرسد اما آنچه که بیتردید مطرح است دسترسی به «قدرت» است. قدرت کنترل رسانهها در راستای ایدئولوژی حاکم یکی از مباحث مهمی است که بارها مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است.
آدورنو و هوکهایمر معتقدند رسانه میتواند بازارهای بیشتری را برای تجار سرمایهدار ایجاد کند. این روال میتواند افراد جامعه را به سمت مسائل سطحی و مصرفکنندگان بیاراده تبدیل کند. هابرماس اندیشمند مکتب فرانکفورت معتقد است رسانهها از طریق بمباران مداوم و قطعنشدنی مباحث تکراری و بدیهیات ساخته شده تکنولوژیک، افکار عمومی را شکل میدهند تا مصرفکنندگان را در اسارت خود قرار دهند. قدرتمندان و سرمایهداران با در دست گرفتن رسانه، در نظر آنتونیو گرمشی فیلسوف ایتالیایی، میتوانند هژمونی و سلطه خود را بر مردم حفظ کنند.
شاید علیرغم این سخنان، برخی نتوانند چهره آزادیخواه ایلان ماسک را در خدمت نظام حاکم ببیند اما قابل ذکر است که به گزارش مدیا مترز بسیاری از چهرههای مشهور حزب جمهوریخواه و راست افراطی کنگره آمریکا هیئت مدیره توئیتر را تهدید کرده بودند که در صورت رد پیشنهاد ایلان ماسک آنها را وارد پروسه پرهزینه بازرسی کنگره خواهند کرد. حال میتوان ادعا کرد خریداری یک شبکه اجتماعی که در آن معمولا افراد زیادی آزادانه نظرات خود را ابراز میکردند به دست یک سرمایهدار آمریکایی چشمانداز ناخوشایندی خواهد داشت.