پندهایی برای بازار سرمایه در سال پیش رو
سال پر فراز و نشیب 1399 در بازار سرمایه با وجود بازدهیها و زیانهایی که برخی از فعالان متحمل شدند، آموزههای ارزشمندی نیز در بر داشت که سیر تکاملی توسعه و تعالی فرهنگ بازار سرمایه و تعمیق آن را سرعت و قوت بیشتری داد. از اینرو میتوان تجربیات سال 99 را بهمنظور درسهایی عبرتآموز برای امر سرمایهگذاری در سال 1400 برشمرد. تمرکز و وحدت در تدوین و اجرای سیاستهای اقتصادی توسط دولت یکی از نکات بسیار مهم و پندآموز برای سال 1400 است. اقتضایی تصمیم نگرفتن و درک منافع کلان ملی در تک تک دستگاههای دولت میتواند موجبات اطمینان خاطر و جلب رضایت فعالان بازار سرمایه را به نحو شایستهای فراهم کند. تکیه بیش از اندازه به سود ناشی از خرید و فروش اوراق بهادار بدون توجه به ارزش ذاتی و عایدات مستمر یکی از محورهای عدول از اصول سرمایهگذاری است که در سال 99 بشدت قوت گرفته بود و برخی از کارشناسان در نیمه اول سال 99 از این روش بهعنوان انقلاب در بازار سرمایه یاد میکردند. با این حال مرور زمان در نیمه دوم سال 99 نشان داد که همواره تکیه بر تحلیل و ارزش ذاتی است که رکن اساسی در امر سرمایهگذاری دارد. سرمایهگذاری مستقیم در بورس و خرید سهام یکی از راههای کسب درآمد و سود است اما همواره باید در امر سرمایهگذاری ریسکهای سرمایهگذاری را نیز ملاحظه و مدیریت کرد. بنابراین صرف منابع و زمان برای کسب سود صرفاً بهعنوان سرمایهگذاری تلقی نمیشود. برای مدیریت سود سرمایهگذاری، تحلیل و ارزیابی کارشناسی لازم است و چنانچه شخص یا اشخاصی فرصت و امکان چنین تحلیلهایی را ندارند، میبایست به روش سرمایهگذاری غیرمستقیم و خرید یونیت صندوقهای سرمایهگذاری وارد بورس شوند و در حقیقیت مدیریت دارایی مالی خود را به مدیران متخصص صندوقهای سرمایهگذاری و یا سبدگردانان اختصاصی بدهند. متخصصترین مدیران سرمایهگذاری نیز به تنهایی قادر به رصد کل بازار در هیچ بورسی نیستند و صرفاً به اتکای ابزارهای الگوریتم تریدینگ نیز نمیتوان از کل فرصتهای سرمایهگذاری در بازار بهره برد. لذا ابزارها و سامانههای هوشمند تحلیلگر میتوانند در این زمینه به علاقهمندان کمک شایانی کنند. سرمایهگذاران تازه وارد و حتی علاقه مندان به سرمایهگذاری که تجربه و اطلاعات خوبی در بورس دارند، امر سرمایهگذاری را از طریق خرید یونیتهای صندوق سرمایهگذاری سهمی یا ایجاد سبد اختصاصی انجام دهند. تغییر زیر ساختهای بازار سرمایه امری لازم است. هم اکنون با الگوها و ساختارهایی همچون ضوابط معاملاتی، دورهها و روشهای آموزشی، نرم افزارهای تحلیلی، سامانههای معاملاتی، نحوه ورود سرمایهگذاران به بازار سرمایه که عمدتاً مربوط به سالیان دور در بورس است، نمیتوانیم پذیرای خیل عظیم علاقهمندان به سرمایهگذاری در بورس باشیم و در غیر اینصورت با ناهنجاریهایی از جمله سلب اطمینان و اعتماد به بازار و تلاطم بیش از اندازه در روند تغییرات قیمت روبهرو خواهیم بود. هر چند معمولاً سود سرمایهگذاری مستقیم بیشتر از غیرمستقیم است اما باید توجه داشت که ریسک سرمایهگذاری غیرمستقیم به مراتب از سرمایهگذاری مستقیم کمتر است و به این ترتیب تعادل لازم بین ریسک و بازده در سرمایهگذاری برقرار خواهد شد. نکته مهم دیگر در امر سرمایهگذاری اتکا به اطلاعات و تحلیلهای کارشناسی و پرهیز از شایعات و سیگنال فروشی است. چرا که اصل اولیه سرمایهگذاری حکم بر این دارد که هیچ پیشنهادی برای خرید سهام به هنگام خرید سهام توسط توصیه کننده انجام نمیشود. تقویت و حمایت هرچه بیشتر از نهادهای مالی دارای مجوز از سازمان بورس همچون سبدگردانان و مشاوران سرمایهگذاری یکی از محورهای توسعه بازار سرمایه است و این نهادها میتوانند بهترین نقش را برای کاهش ریسکهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران ایفا کنند. همچنین تنوع در سبدهای سرمایهگذاری استراتژی ضروری است . سهام شرکت و صنایع مختلف در پرتفوی میتواند نوسان سودآوری و اختلالات احتمالی در روند فعالیت و عملیات شرکتها و صنایع را متعادل کند.نکته مهم دیگر تخصیص منابع قابل سرمایهگذاری از محل پسانداز است و چنانچه از محل استقراض یا فروش دارایی مورد استفاده از قبیل خانه و ماشین تأمین شده باشد، سرمایهگذار را در وضعیت اجباری کوتاه مدت قرار میدهد و ممکن است از فرصت مناسب برای سرمایهگذاری بهرهمند نشود. برنامهریزی برای سرمایهگذاری حداقل باید در بازه میان مدت 2 سال و بلند مدت 5 ساله انجام شود. سرمایهگذاری ممکن است در بازه کوتاه مدت نتیجه لازم را نداشته باشد و دچار نوساناتی شود که مدیریت و تطابق آن با محدوده سرمایهگذاری مد نظر سرمایهگذار تفاوت داشته باشد.
فردین آقابزرگی
کارشناس ارشد بازار سرمایه
منبع: روزنامه ایران 12 اسفند99