دستیار قالیباف:همان نگاه گشت ارشادی در مترو در حال اجراست/ «احتمالا» اصولگرایان در انتخابات لیست مشترک نمیدهند
فرهیختگان گفتوگویی با مشاور رئیس مجلس و دبیرکل اجلاس مبنا درباره لایحه عفاف و حجاب، انتخابات مجلس دوازدهم، نحوه حضور اصولگرایان رد انتخابات و لیست بندی برای انتخابات داشته است.
مشروح اظهارات محمدسعید احدیان، مشاور رئیس مجلس و دبیرکل اجلاس مبنا را در ادامه می خوانید.
در جریان بررسی و تصویب لایحه عفاف و حجاب، نقدهای زیادی به این طرح وارد میشد؛ مثلا گفته میشد جریمههای نقدی که در لایحه در نظر گرفته شده به معنای کالایی شدن حجاب است، یا بحث طبقاتیشدن این جریمهها مطرح میشد که هرکس پولدار است، میتواند هزینه بیحجابی را بپردازد و کسی که توانایی پرداخت آن را ندارد، مجبور به رعایت قانون است. اینجا به نوعی یک بیعدالتی احساس میشد. نظر شما در اینباره چیست؟
لایحه عفاف و حجاب یک بحث اصلی دارد و آن این است که کشور برای اینکه با حجاب و به تعبیر بهتر، با پدیده بدپوششی چه برخوردی کند، یک اجماع نظر واحد نداشت. شاید از منظری ابتدای بحث میگفتیم قوانین موجود پاسخگو هستند اما قوانین به گونهای بود که سلیقههای مختلف میتوانستند عمل کنند. مثلا گشت ارشاد میتوانست با جرم مشهود بیحجابی برخورد کند و طبق قانون میتوانستیم گشت ارشاد را درست کنیم اما از طرفی این محل بحث بود که بعد از اغتشاشات سال گذشته بهتر است به این مساله کاری نداشته باشیم و برایش سیاستگذاری نداشته باشیم. الان شما میبینید که شبیه همان نگاه گشت ارشادی همچنان در مترو در حال اجراست.
این اختلاف سلیقه جدی باعث تنظیم لایحهای از سوی قوه قضائیه شد و در واقع نیاز به قانونگذاری اعلام شد. در اینجا مجلس میتوانست سیاسی رفتار کرده و با دوفوریت لایحه را تصویب کند. مجلس به این جمعبندی رسید که حجاب مسالهای نیست که ما فقط بخواهیم سیاسی پاسش کنیم و نیاز به سیاستگذاری عاقلانه و هوشمندانه دارد. فرمایش حضرت آقا که دشمن برنامه دارد و مسئولان ما هم باید برنامه داشته باشند، باعث شد که برنامه ما به قانون برسد و براساس یک بحث کارشناسی جدی و برگزاری جلسات متعدد توسط رئیس مجلس با طیفهای متعدد، خروجی این باشد که ما باید از شیوههایی که در کشورهای مختلف دنیا موفق بودند، استفاده کرده و بنابراین رویارویی مستقیم حاکمیت با مردم یا مردم با مردم یا نیروی انتظامی با مردم به صفر یا حداقل برسد. وقتی این ضروری است، چارهای نیست. موضوع بسیار پردامنه است و سیاسی و امنیتی هم هست. نگاه عقیدتی و فرهنگی هم دارد و بنابراین مساله مسالهای بود که ما باید به شیوه دنیا در مورد آن عمل میکردیم. اولین فاز آن بحث فرهنگی است و بحث ایجابی آن خیلی مهمتر از بحث سلبیاش است.
تمام مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی کارشناسیشده و آن مواردی که ضعف داشت یا مشکل قانونی داشت و ممکن بود در اجرا مشکل پیدا کند یا بودجههای قانونی برایش تعیین نشده بود یا امکان پیگیری و نظارت نداشت، به قانون تبدیل شد. در واقع بخش فرهنگی و ایجابی آن، مغفول واقع شده بود. برنامه جمهوری اسلامی برای حجاب این نیست که فقط برخورد کند؛ اصلش این است که ایجابی باشد و این در قانون تبیین شد. در باب سلبی هم عرض کردم؛ بحثهایی مثل وجود گشت ارشاد که مردم را مقابل مردم میگذارد، به حداقل رسید و در لایحه قوه و دولت هم نیروی انتظامی مستقیما ورود نمیکرد که افراد را بازداشت یا دستگیر کند، بلکه با تصویربرداری، اطلاعرسانی با پیامک، بار اول با جریمه سبک، برخورد میشد. فرق لایحه دولت و مجلس در عدد جریمه است. عدد جریمه اگر پایین باشد، بازدارنده نیست و بیعدالتی در آن هست و شائبه درآمدزایی هم در آن بالاست، مثل جریمه راهنمایی و رانندگی. الان اعداد طوری است که برخی راحت آن را انجام میدهند و برایشان مهم نیست و جریمه را میپردازند.
برای برخی که طبقه متوسط هستند هم باز ریسک تخلف هست اما کمتر، یعنی جایی که پلیس نیست تند یا ورود ممنوع میروند و باز عملا بازدارنده نیست. جریمههای راهنمایی رانندگی در بودجه ردیف دارد و عددش هم بالاست و به عنوان یک درآمد پیشبینی میشود. اگر جریمه سنگین باشد، کسی انجام نمیدهد، درآمد هم کسب نمیشود و بنابراین بازدارنده است. گشت ارشاد هم در این برنامه حذف شده است. در نتیجه شما اگر نمونهای از مردم را جریمه بازدارنده کنید، بقیه خودبهخود به این سمت هدایت میشوند که تخلف انجام ندهند. مصوبه مجلس مبتنی بر نگاهی است که از بهترین شیوههای مجازات دنیا استفاده شده و این طرح میتواند با اجرای مناسب نسبتا موفقیتآمیز باشد. اگر هم اجرا بد باشد، موفقیت آن کم میشود.
با توجه به اینکه انتخابات مجلس در اسفند برگزار خواهد شد سوال این است که روند انتشار لیست از جانب اصولگرایان چگونه خواهد بود، با توجه به اینکه اخیرا اجلاسی تحت عنوان مبنا با حضور احزاب اصولگرا تشکیل شده بود، آیا مبنا لیستی منتشر خواهد کرد و ائتلافی با دیگر جریانات اصولگرایی اتفاق خواهد افتاد؟ یکی از حواشی که در جریان برگزاری این اجلاس مطرح بود این بود که هیچ یک از اعضای جبهه پایداری در این اجلاس شرکت نکرده بودند، با این وجود اجماعی میان اصولگرایان برای انتشار لیست، صورت خواهد گرفت؟
طبیعتا نگاه ما به صحنه انتخابات اول از همه به مساله مشارکت است و من معتقدم از دلایل اصلی مشارکت قبل از اینکه بحث رقابت باشد، بحث کارآمدی و ناکارآمدی است. مساله اقتصادی و رضایت مردم و احساس موثر بودن چیزهایی هستند که فقط به مجلس برنمیگردد. مجلس و دولت به اندازه خودشان سهم دارند اما قوتها و ضعفهای موجود مربوط به دولتها و نهادهای مختلف است. لیست حتما مهم است و وجود یک لیست کارآمد میتواند مردم مردد را برای رای دادن قانع کند. برای داشتن یک لیست خوب هم در جلسه مبنا تصویب شد که نگاه ما همگرایی و کارآمدی است. منظور ما همگرایی داخل جبهه انقلابی و جریان خودی است. طبیعتا اگر رقابت به این شکل باشد که دو طرف موثر و کارآمد رقابت کنند، مشارکت اتفاق میافتد. ما معتقدیم هم شرایط برای حضور جریان اصلاحات و اعتدال فراهم میشود و هم البته خودشان باید برای خودشان شرایط را فراهم کنند.
مشکل اصلی این است که جریان اصلاحات درست عمل نکرده و اشکال از خودش بوده که شرایطش به اینجا رسیده است. از اینکه بگذریم، در بستن لیستها، همگرایی و کارآمدی مهم است. همگرایی، یعنی همه جریانات حول اصولی که قواعد انقلاب است با هم به ائتلاف برسند. البته نمیگوییم این وحدت به معنای جامع و کاملش است، چون بالاخره وقتی سراغ کارآمدی میرویم، شایستهها نقش جدی بازی میکنند و شما بهخاطر وحدت گاهی لازم است از برخی شایستگان بگذرید تا وحدت حفظ شود. یک فردی ممکن است توانمندی بیشتری داشته باشد اما لابی ضعیفتری داشته باشد یا کسی نباشد از او حمایت و برایش چانهزنی کند.
ممکن است نتوانیم سر کارآمدی با برخی به اجماع برسیم، بنابراین همگرایی و کارآمدی محور اصلی اعتقاد ماست. وحدت جریان نیروهای انقلابی مهم است تا جایی که به کارآمدی هم لطمه نزند و بتوان به کارآمدی رسید. ساختاری که هم باید این لیست را جمعبندی کند باید بتواند کارآمدی را تا جایی که ممکن است دربیاورد. مفهومش هم نسبی بوده و نمیگوییم حتمی است. من بهنوعی شایستهها را تشخیص میدهم و لیست را میبندم و دیگری طور دیگر، فرض هم میگیریم که با انصاف و نه سلیقهای عمل کنیم. طبیعتا باید از یکسری اصول و قواعد خودمان که جزء مبانی نیست، کنار بیاییم و بگذریم تا یک لیست خوب بسته شود. بستن لیست خوب از وظایف جریان انقلابی است و سیاست همگرایی و کارآمدی میتواند همه نگاهها را کنار هم قرار دهد.
در مجلس یازدهم شاهد این بودیم که با وجود اینکه طیفهای اصولگرایی یک لیست مشترک منتشر کردند اما در مجلس اختلافاتی میان آنها ایجاد شد از جمله اختلافات با جبهه پایداری بود، نکتهای که مطرح میشد این بود که بهتر نبود از همان ابتدا این کارآمدی در نظر گرفته میشد و لیستها جدا بسته میشد؟ با توجه به اینکه این اختلافنظرها ادامه دارد ممکن است در انتخابات مجلس دوازدهم لیستهای جدا منتشر شود؟
بستگی به مذاکرات دارد. من این را قبول دارم. وقتی میگوییم همگرایی و کارآمدی از همین منظر است. اصل بر وحدت به هر شکلی که بود مطرح شد و این موضوعیت پیدا کرد. درست و غلطش را کار ندارم اما نتیجه این شد که کارآمدی ذیل آن لطمه خورد. اختلاف سلیقهها هم پررنگ بود اما وقتی اصل بر وحدت شد، این فرآیند پیش رفت. اینکه ما بر همگرایی و کارآمدی اصرار داریم، منظورمان این نیست که از پایداری کسی نباشد یا از فلان جریان و طیف کسی نیاید، مفهومش این است که ما باید همگرا باشیم مشروط بر اینکه شرط کارآمدی رعایت شود. طبیعتا پای فردی که نکته و مساله دارد و در کارآمدی لطمه ایجاد میکند نمیتوان ایستاد و سر یک لیست به این شکل تفاهم کرد.
جدا از لیستها، برنامهریزیها، شعارها و وعدهها چطور برآورد شدهاند که به واقعیت نزدیک باشند. مساله مشارکت مسالهای حساس است. در مجلس دوازدهم هم اگر داوطلبانی باشند که لیست و وعدههایی بدهند و باز به مجلس بیایند و آن وعدهها عملی نشود، مشکل روی مشکل است. چقدر در طیفهای اصولگرایی این دقت و برآوردها برای انتخابات مجلس دوازدهم در نظر گرفته شده است؟
به نظرم شما باید بازخورد را از دوستان شورای ائتلاف به مفهوم شورای عالی ائتلاف نیروهای انقلاب سوال کنید تا پاسخ دهند. من یکی از اعضای این گروه هستم و تا حدی که اطلاع دارم، الان به این موضوعات فکر و تلاشهایی برای آن انجام میشود. در حوزههای اقتصادی کمیته مشخصی مشغول کار است و بهطور جدی روی آن بحث میشود. جزئیات دقیق آن را باید از آنجا بپرسید. چیزی که من میتوانم توضیح دهم این است که دکتر قالیباف بهعنوان یک فرد محوری که در این چهار سال رئیس مجلس بودند، وعدههای روشنی قبل از انتخابات دادند و تا حد بالایی عملی کردند. یکی از وعدههای ایشان همان بحث شفافیت بود که گفتم هم تصویب شده و هم در حال اجراست و هم در انتهای این مجلس قانون میشود تا در مجالس بعدی هم مجبور باشند اجرا کنند.
در حوزه اقتصاد مشخصا لیستی از نیازهای قانونی که لازم بود تصویب و اجرایی شود، در ابتدای دوره نمایندگی قالیباف تعیین و نقشهراهی معین شد که ۸۰ درصد آن تصویب شده و مراحل رفتوبرگشت و نهایی آن در شورای نگهبان در حال انجام است. مانند حوزه مسکن یا بافت فرسوده یا مالیات بر عایدی سرمایه و نوسازی نظام مالیاتی. شما میدانید که حجم درآمدهای دولت از حوزه مالیات چندبرابر شده و ایرادهایی هم البته به اجرای آن هست اما به خاطر ساختار هوشمندسازی و اصلاح قوانین فشار زیادی به مودیان مالیاتی نیاورده است. بحث نظام بانکی و قانون اصلاح ساختار بانک مرکزی تصویب شده است. در حوزه معیشت، بحث قوانین متعددی ازجمله رتبهبندی معلمان را داریم که البته ابتدا در وعدهها نبود و بعدا اضافه شد. همچنین بحثی درباره حاشیه شهرها مطرح بود. مجوز مالکیت دادن به شهروندان حاشیه شهر که ریشهایترین مساله حاشیه شهر در این است، مصوب شده، گرچه دولت و شهرداری در اجراییکردنش ضعف داشتند. وعدههای جدی که محل بحث بوده بهگونهای اجرایی شده که سال آخر آن که سال انتخابات است، حضرت آقا این مجلس را بهعنوان مجلسی انقلابی و خوب شناخته که باسواد است و قوانین صریح، روشن و شفاف تصویب کرده است.
ما فکر میکنیم که مجلس آینده باید بتواند این روند طیشده را تکمیل و مشخصا بر اجراییکردن این قوانین با نظارت همدلانه و سیاسی تمرکز کند. دولت و مجلس تلاش کردهاند تا آییننامههای این قوانین را بنویسند و زیرساختهای اجرایی آن را فراهم کنند اما این زمان میبرد. برخی قوانین بلندمدت هستند و زیرساخت اقتصاد را درست میکنند. هرچه میگذرد، فکر میکنم تعامل دولت و مجلس بهتر و بیشتر میشود. قانون کالابرگ الکترونیک ابتدا اجرایی نشد اما زیرساخت آن فراهم شد و میتوان هدفگذاری اصلی این قانون را پیادهسازی و اجرایی کرد. همچنین مقدمات اجرایی قانون مالیات بر خانههای خالی در حال انجام است. میخواهم بگویم پیشنهاد من این است که در مجلس آینده با توجه به این چیزی که الان در این چهار سال تصویب شده، اشکالات مجلس و به تعبیر آقا استثنائات را پایه قرار دهیم و نقاط ضعف آن را برطرف کنیم و اجراییشدن این اتفاقاتی که در مجلس یازدهم تصویب و نهایی شده و قوانین خوبی که از قبل بوده را با تعامل با دولت داشته باشیم.
در آستانه انتخابات از فضای سیاسی یک تقسیمبندی ارائه میشود که ما با یک سهقطبی مواجه هستیم. یک طیف اصولگرایان هستند بدون جبهه پایداری و شریان. یک طیف جبهه پایداری و شریان هستند و طیف دیگر هم لاریجانی و روحانی و افراد منتسب به اینها. نظر شما در ارتباط با این تقسیمبندی چیست؟
به نظرم برای تصمیمگیری زود است. اگر در جریان اصولگرایی به یک لیست نرسیم، احتمالا همینجور هم میشود اما تصمیمگیری برای اینکه چه اتفاقی میافتد، خیلی زود است. بخشی از این مساله به این برمیگردد که ببینیم رقیب چه رفتاری خواهد داشت و چه اقدامی خواهد کرد. پیشبینی من این است که جریان رقیب بهطور جدی وارد عرصه انتخابات میشود. به فضل خدا اگر مشارکت روندی رو به رشد داشته باشد، روی تصمیمات جریان اصولگرا تاثیر خواهد داشت، بنابراین برای جمعبندی قطعی زود است که چه آرایشی وجود خواهد داشت.
در مورد بحث مشارکت که اشاره کردید، بخشی از آن به کارآمدی مربوط است. علاوهبر این در این چند وقت باقیمانده به انتخابات، چه ابزارهایی میتوانند مشارکت را افزایش دهند؟ از رقابت بهعنوان یکی از عوامل نام بردید. برآورد شما از مشارکت در انتخابات چیست؟ مشارکت به نسبت مجلس قبل بیشتر خواهد بود یا کمتر؟
مشارکت یک اتفاق چندپارامتری و چندمتغیری است. فضاهای مختلف و متعددی روی آن اثرگذار است. آنچه به نظر میآید در فضای سیاسی پیش میرود این است که فضای سیاسی دارد داغتر میشود و این به مشارکت کمک میکند. اینکه بتوان تصویر درستی از مجلس یازدهم یا کلا اثرگذاری مجلسها ارائه داد، مهم است. اگر مردم بفهمند که اینها مهم هستند، بهخصوص مجلس یازدهم که مجلس موفقی بوده، مشارکت بالا میرود، به شرط اینکه جریان انقلاب وارد رقابتهای درونجریانی و تخریب نشود که تابهحال شده است. یکی از معضلات همین رقابتهای درونجریانی جریان انقلاب است. مثلا یک دولت فعالیت مثبتی انجام میدهد، بعد برخی جریانها به دلیل اینکه احساس میکنند کارنامه مربوط به آنها نیست، در رساندن آن عملکرد مثبت به جامعه همافزا نمیشوند و به گوش مردم نمیرسد و برای مردم تعریف و تعبیر نمیشود یا یک نقطه ضعف مجلس، دولت یا فرد توسط جریان انقلاب بازنشر و بزرگ میشود. منظورم فقط مجلس نیست. مجلس و رئیس آن معمولا بیشتر از جاهای دیگر مورد نقد طیفهای مختلف قرار میگیرد.
اگر ما بتوانیم در این مدت عملکرد مجلس و اهمیت آن را به مفهوم نهاد مجلس ارائه دهیم و اجماع کنیم و اختلاف نداشته باشیم، حتما در این ماجرا اثرگذار خواهد بود. از نظر ما همگرایی برای داخل جریان انقلاب روی مشارکت اثر مثبت میگذارد. وقتی داخل جریان انقلاب با هم رقابت میکنند، چون سبد رای مخاطبان و طرفداران خودشان یکی است، مشارکت کم میشود. یک وقت هست، سبد رای وسط یا آنهایی که در سبد رای شما نیستند را تحریک میکند و بنابراین رقابت مهم میشود. حالا اگر شما روی یک سبد رای ثابت رقابت کنید، عملا سبب تضعیف مشارکت خواهید شد. رقابت آنجایی که افراد جدیدی وارد عرصه شوند، موضوعیت پیدا میکند. اینها روی مشارکت اثر دارند. سرجمع احساس میکنم با ادامه روند سیاسیشدن فضا و با تایید صلاحیتهایی که از سوی شورای نگهبان صورت گرفته و چهرههای اصلی جریان رقیب تایید صلاحیت شدهاند، میتوانیم به مشارکت مردم در حد دوره قبل مجلس و چهبسا بیشتر از آن هم برسیم.