هشدار انتخاباتی روزنامه اطلاعات: خالص سازان داخلی و تحریم کنندگان بیرونی، یک مسیر را طی می کنند
برخی از انکارگران انتخابات، تصور میکنند تجربهها دارند و آن تجربهها عبث بوده که رای دادهاند و آنچه میخواسته یا بدان امید بسته بودند، رخ نداده است. پس برهان میآورند که آزموده را بازآمودن شرط عقل نیست.
روزنامه اطلاعات نوشت:برخی نیز صحنه را آماده و تفسیر خاص و استصوابی از قانون اساسی و تنگی دایرۀ برگزیدگان و فراخی عدم احراز صلاحیتها را نشانه مهندسی انتخابات میدانند. اما حقیقت آن است که این سخنان اگرچه نسبتی با حقایق جاری و سیاست و الزامات آن در ایران دارد، از مغالطهای آشکار در رنج است زیرا نهایتاً به پاسخ درستی نمیرسد و راهکاری عبث در آینده و افقی مبهم را فرا روی مخاطب قرار میدهد.
در مشکلات و بیمهری و جفاها، سهمی برای همه هست، اما مگر میتوان چشم به روی آینده بست و وکالت خویش را به دستی دیگر واگذاریم بیآن که از آیندۀ کشور و فرزندانمان باکی داشته باشیم؟
سوای این مسائل، اگر از ایشان بپرسند که خوب، راه جایگزین و پیشنهادی شما برای سیاست ورزی و اثرگذاری بر سیاست و مدیریت و آیندۀ میهن چیست؟ چه پاسخی میشنویم؟ کنار رفتن با پوچی و بی ارادگی هیچ تفاوتی ندارد، خاصه در شهری که به قول حافظ رندان و مدعیان و معرکه گیران بسیار بر بازار و پلهایش ایستاده اند.
از شگفتیهای این دور از انتخابات، ناخرسندی خارج نشینانی و رسانههای نامعقول و نامتعادل آنهاست که با گرایش رادیکال و براندازانه، از رقابتی شدن انتخابات و احتمال استقبال از نماینده طیف دیگری در مقابل جریانهای حاضر در بدنه و راس سیاسی ایران نگران و بسیار ناخرسندند. رفقای داخلی آنها هم که پیشتازان سختگیری و خالص سازی بودهاند بر همین نهج میگویند و مینویسند. این خود نشانه آشکاری است بر این واقعیت که مشارکت آگاهانه و مسئولانه نه فقط درست و منطقی است، بلکه تنها راه آزموده و نتیجه بخش در تاریخ جهان بوده و نهال مردمسالاری را به درختی ستبر و تنومند بدل ساخته است. راه دشوار اما مطمئنی که نیازمند صبر، آگاهی و مدارا و مراقبت است. آزادی و توسعه و شکفتگی فرهنگی، میوۀ این درخت است.
اگر کسانی که خود در خارج ایران نشستهاند و نسخههای تند و تیز برای تحریم انتخابات و عدم مشارکت مردم میپیچند، بتوانند در اتحادی تیره و شوم با کاسبان تحریم و متعصبان و ظاهرگرایان به موفقیت دست یابند، سالهای سال باید بگذرد تا دوباره به همین نقطه برای شروع برسیم. تاریخ به هیچ ملتی قدرت و عظمت نمیدهد مگر آنکه خود به تدبیر و تقدیر، آن را از بنیاد بسازند و همچون بنایی باشکوه و مستحکم، برافرازند.