در تحریم تجارت مقرون به صرفه با همسایگان غیرممکن است/ شرکت ایرانی با هند و پاکستان باید چمدانی نقل و انتقال پول انجام دهد
در گفتوگو با محمدحسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته، راستی آزمایی ایده تجارت با همسایگان در دوره تحریم بررسی کرده ایم.
بحث تجارت در شرایط تحریم در بحبوحه انتخابات بار دیگر داغ شده است. این مساله که آیا با همسایگانی مانند هند و پاکستان میتوان در شرایط تحریم تجارت کرد، را با محمدحسین بنیاسدی، دیپلمات بازنشسته که سال ها در حوزه جنوب آسیا کار مطالعاتی و دیپلماتیک کردهاست به بحث گذاشتیم.
۱- با نزدیکی به انتخابات، دوباره بحث سیاست خارجی و اینکه آیا در شرایط تحریمی میشود روابط خارجی را توسعه بخشید، مطرح شده است. شما در این مورد چه فکر میکنید؟ بهعنوان مثال در حوزه همسایگان آسیایی که شما در آن کار دیپلماتیک و مطالعاتی کردهاید، میشود با شرایط تحریمی تجارت کرد؟
چه خوشبخت مردمی هستند ملت ایران که هر از چند گاهی در ایام کوتاه انتخابات به شهروندانی دارای حق تعیین کننده انتخاب رئیس جمهور تبدیل میشوند و بعد از انتخابات دوباره به جایگاه واقعی خود باز می گردند گویا عامل همه بدبختیها، بد بیاریها، ناکامیها و شکستها در عرصههای داخلی و خارجی و حوادث غیرمترقبه و خشم طبیعت از جمله زلزله و طوفان و خشکسالی و بحران محیط زیست را با دست و اقبال خود رقم زدهاند. کاندیداهای ریاست جمهوری در این چند روزه مناظره انتخاباتی طوری صحبت می کنند که گویا قفل زنگ زده سیاست خارجی و توسعه روابط خارجی را با زبان خود میگشایند ولی واقعیت تلخ تحریم را در نظر نمیگیرند. اگرچه تحریم برای ملت بزرگ ایران تلخ است ولی به کام کاسبان تحریم و اعوان و انصار و فرزندان آنها از هر شیرینی، شیرین تر و از هر حلوایی راحت الحلقومتر و ممد حیاتتر است. با یک نگاه واقعگرایانه و به دور از تنگ نظریهای قبیلهای و خطی روشن میشود که تحریمها و توسعه روابط خارجی و اقتصادی مثل جن و بسمالله هستند که تا رفع تحریمها، توسعه روابط خارجی و اقتصادی به یک توهم و افسانه میماند و دردی از دردهای مردم را دوا نمیکند، تا زمانیکه تحریمها علیه ایران باقی باشد کار شفاف و تجارت با همسایگان یک بازی دوسر سود و زیان است که زیان آن به ملت ایران و سود آن به کاسبان تحریم و دلالان خفاش صفت تعلق می گیرد. حیات این دلالان در محیط تاریک و ظلمانی امکانپذیر است و تنها رفع تحریمها به منزله نور، سحر آنها را باطل میکند و حق را به ایران باز می گرداند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که در شرایط تحریمی کار تجاری مقرون به صرفه برای ملت ایران با همسایگان غیرممکن است.
۲-چین، هند و پاکستان، سه ضلع پروژهای هستند که در جریان توسعه بندر چابهار تاثیرگذار هستند. شما فکر می کنید چرا این پروژه راهگشا که سالها وعدهاش داده شده، برای اقتصاد کشور، به نتیجه نمیرسد؟
چابهار بندری با شرایط ویژه و موقعیت خاص به شمار میرود و توسعه آن در جهت منافع ملی ایران است ولی تا زمانیکه یک اراده ملی در ایران در صدد برکشیدن چابهار نباشد این پروژه در سطح ماشاالله و انشاالله باقی خواهد ماند و سوژه خبری خوبی برای برخی محافل به حساب خواهد آمد، این آرزو و رویا که کشورهای هند، چین و پاکستان و دیگر کشورهای جهان و منطقه چون آسیایمیانه و افغانستان چابهار را به بندری در تراز جهانی بدل کنند نیز آرزویی محال و تکیه به باد است، نگاهی دقیق به وضعیت نشان میدهد که چین تلاش خود را بر توسعه گوادر پاکستان متمرکز کرده، پاکستان نیز از اینکه هند و افغانستان بنادر پاکستان را دور بزنند، ناخشنود هستند و حتی آماده اقداماتی برای ناامن جلوه دادن چابهار هستند، هند که بعد از ممانعت پاکستان روی راه تجاری این کشور با افغانستان از بد حادثه در چابهار به پناه آمده تاکنون اقدام مشعشع و خارق العادهای در جهت توسعه بندر چابهار نشان نداده و برای تجهیز این بندر همچنان اسیر تحریمهای نهتنها آمریکا و غرب بلکه دیگر کشورهای جهان از جمله کشور برادر چین!!! نیز هست. این امید تهران که هند با ۳۷۰ میلیون دلار بتواند چابهار را به بندری بزرگ تبدیل کند، نقش بر آب است. واقعیت آن است که تنها با ایجاد زیرساختارهای عمده و امکانات حمل و نقلی و انرژی و سایر تسهیلات با صرف هزینه های کلان چند میلیارد دلاری و رفع تحریم و سیاستهای متوازن منطقهای و جهانی میتوان چابهار را چابهار کرد در غیر این صورت این قصه پر غصه همچنان زینت بخش رسانهها باقی خواهد ماند و «من نمی شنوم بوی خیر از این اوضاع ».
۳- اگر بخواهید به طور ویژه به پتانسیل بالقوه در تجارت ایران با پاکستان و هند وجود دارد اما به بهانه تحریمها بالفعل نشده، بپردازید به چه نکاتی می توان اشاره کرد؟
تحریمها فرصتهای بی بدیلی را از ایران گرفته و زیانهای کلان و بیشماری را بر ایران در عرصههای جهانی و منطقهایو دوجانبه تحمیل کرده است، برای مثال در شرق ایران دو کشور دوست یعنی پاکستان و هند که قبل از تحریمها روابط گسترده تجاری با ایران داشتند، متعاقب تحریمهای غرب برای اجتناب از تقابل با آنها ناچار به رعایت تحریمهای ایران و محدودسازی تجارت با ایران شدهاند. بهطور ویژه در مورد پاکستان باید گفت اسلامآباد نه تنها خرید نفت را از ایران قطع کرده بلکه بانک مرکزی پاکستان بهشدت مجری جلوگیری از تجارت با ایران و در واقع مجری تحریمها شده بهطوری که هیچ شرکت دولتی و خصوصی یارای انجام تجارت مستقیم با ایران را ندارد. تهدید آمریکا در جلوگیری از خط لوله گاز و ناتوانی ایران در دریافت صادرات برق به بلوچستان پاکستان، از دیگر محدودیتهای ناشی از تحریم است، امروزه هیچ بانک پاکستان اقدام به صدور LC برای تجارت با ایران نمی کند و به هیچ ایرانی اجازه گشایش حساب بانکی نمی دهد لذا نهادهای ایرانی پول خود را به صورت چمدانی و چاپار جابهجا می کنند و ایرانیها تنها کسانی هستند که باید در قبال خرید مایحتاج خود پول نقد بپردازند.
در مورد هند نیز باید گفت که هند که یکی از بزرگترین خریداران نفت ایران و یکی از شرکای عمده تجاری با ایران به شمار می رفت که در اثر تحریمهای آمریکا خرید نفت و دیگر کالاها را از ایران متوقف کرد، هند در اثر تحریمهای آمریکا حتی قادر به تعهد خود در قبال تجهیز بندر چابهار و خرید ماشین آلات مربوطه نیز نیست، هیچ بانکی در هند به صدور LC برای تجارت با ایران اقدام نمی کند، امروزه برخی شرکتهای هندی به صورت چراغ خاموش اقدام به خرید برخی اقلام از ایران و فروش آن در بازار غیرقانونی در آبهای آزاد میکند که نمیتوان آنرا در زمره تجارت بین ایران و هند شمرد.
۴_اساسا شما فکر میکنید در انتخابات فعلی مباحث سیاست خارجی حائز اهمیت است یا خیر، مسائل داخلی را پررنگ تر می بینید ؟
من معتقدم طرح بحثهای کلانی مانند سیاست خارجی توسط کاندیداهای ریاستجمهوری تنها برای اقناع و حتی فریب افکارعمومی داخلی است، بحثهایی از قبیل سیاستخارجی، تحریمها، رابطه با دیگر کشورها حتی سیاستهای داخلی از جمله برخورد با مردم در حوزه حجاب، عفاف و غیره در حیطه کار و قدرت رییس جمهور نیست. لذا ورود کاندیداها به این عرصهها صرفا برای جلب توجه و مصرف داخلی است.
متاسفانه طی چند دهه گذشته با پوشاندن ردا و جامه نامناسب بر قامت ریاست جمهوری روز به روز از اهمیت آن نزد افکارعمومی کاسته شده به طوری که هرکس و ناکسی خود را محق پوشیدن این ردا و جامه میبیند، امروزه در مناظره انتخاباتی خود کاندیداها نیز به گفته خود ایمان و اعتقادی ندارند و مردم نیز به قول و وعده آنها امیدی ندارند از اینرو استقبال چندانی از این مناظرههای انتخابی به عمل نمیآید و در واقع اعتماد مردم از نهاد ریاستجمهوری و هر کس که این سمت را اشغال کند، سلب شده است، تنها زمانیکه مردم احساس کنند رییس جمهور نقش اساسی در سیاستخارجی، اتخاذ سیاست متوازن، سیاست منافع ملی محور، سیاست رفع تنش در جهان و منطقه، توانایی برای رفع تحریم و در زمینه داخلی نیز انعطاف با مردم و آشتی ملت -دولت و غیره میتواند ایفا کند این اعتماد قابل بازگشت است به قول حافظ خدای را به میام شستشوی خرقه کنید که من نمی شنوم بوی خیر از این اوضاع