عراقچی کدام گره ها در سیاست خارجی را باید باز کند؟
مذاکرهکننده ارشد هستهای دولت روحانی و معاون سیاسی محمدجواد ظریف وزیر خارجه اسبق، به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت خارجه دولت مسعود پزشکیان به مجلس شورای اسلامی معرفی شده تا صلاحیت وی از سوی نمایندگان مورد بررسی قرار گیرد.
رویکرد، جهتگیری، تعامل سازمانی و تشکیلاتی و تجربیات از جمله مواردی است که باعث میشود تا جایگاه فرد عنصر تعیینکنندهای در شکلدهی به جایگاه نقش داشته باشد که باعث پیشبرد بهینهتر و مطلوبتر تصمیمگیریها خواهد شد.
مذاکرات احیای برجام
نام عباس عراقچی به مذاکرات هستهای منجر به امضای برجام در سال ۱۳۹۴ گره خورده و شاید اولین انتظاری که از وی در این حوزه میرود تغییر فضای کنونی و خارج شدن از بنبست موجود باشد که از تابستان ۱۴۰۱ و بهرغم تلاش دولت سیزدهم برای به نتیجه رساندن مذاکرات رفع تحریمها، در عمل از دستورکار طرفها خارج شده است. طبیعتا با توجه به پیچیدگیهایی که بر برجام بار شده بهویژه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال بازگشت مجدد ترامپ، این تصور که با تغییر تیم هستهای، الزاما برجام احیا و تحریمها رفع خواهد شد، بسیار خوشبینانه است.
با این حال با توجه به اشراف عراقچی بر پرونده هستهای و بهویژه ناظر بر رویکرد وعده داده شده مسعود پزشکیان در فرآیند رقابتهای ریاستجمهوری برای احیای برجام و همچنین وجود یک بسته برجامی توافقشده ولی در تعلیق که البته نیاز به بهروزرسانی دارد، وزیر خارجه جدید میتواند فضا را در این حوزه تغییر دهد و آن را به سمت توافق جدید سوق دهد. طبیعتا با فرض عدممجوز ارتباط مستقیم مذاکراتی با آمریکا، کانالهای میانجی و پشت پرده با واشنگتن هم باز خواهد بود و میتواند در دوره جدید فعالتر شود. با توجه به استقبالی که امثال انریکه مورا، معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از بازگشت عراقچی به دستگاه دیپلماسی بهعمل آوردهاند، استفاده از این کانالهای ارتباط شخصی هم میتواند به تغییر فضای موجود کمک کند.
احیای روابط با اروپا
به موازات مذاکرات احیای برجام، احیای روابط پرتنش با اتحادیه اروپا و در راس آن تروئیکای اروپایی هم یکی از فرضیات بسیار محتمل در دوره جدید دستگاه سیاست خارجی با صدارت عباس عراقچی خواهد بود. روابطی که از ماههای اولیه سال ۱۴۰۱ به دلیل سه موضوع ادعای حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین، تعلیق مذاکرات رفع تحریمها و ناآرامیهای اواخر شهریور ماه در ایران در بنبست قرار گرفته است. در کارنامه عراقچی کار دیپلماتیک با اروپا وجود دارد و او در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۲ بهعنوان سفیر ایران در فنلاند فعالیت کرده است. در دوره مسوولیت وی در پرونده هستهای و معاونت سیاسی وزارت خارجه روابط با اروپا در یکی از بهترین دوران خود پس از انقلاب قرار داشت که تا مرز بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در ایران هم پیش رفت. از سوی دیگر سیدعباس عراقچی از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۶ سمت معاون حقوقی و بینالملل وزیر امور خارجه را برعهده داشت. جایگاهی که عمدتا در تعامل با سازمانها و نهادهای بینالمللی از جمله سازمانهای مستقر در اروپا از جمله ژنو و وین قرار دارد که اشراف وی در این حوزه میتواند به بهبود تعامل در این مسیر کمک کند.
ارتباط با شرق
یکی از مسائل و موضوعات مهمی که از سال ۱۴۰۰ با روی کارآمدن دولت سیزدهم وارد ادبیات سیاسی کشور شد، جهتگیری شرقگرایی در سیاست خارجی ایران و پررنگ شدن آن با نزدیکی بیشتر به روسیه و چین و همچنین پیوستن به بلوکهای نوظهوری چون شانگهای و بریکس بوده است. با روی کار آمدن دولت چهاردهم با گفتمان عملگرایی تعاملگرا، به نظر میرسد که روابط با شرق تداوم پیدا خواهد کرد؛ اما در عین حال میتواند برخی تغییرات را نیز به خود ببیند. واقعیت این است که شرقگرایی بخشی از دیپلماسی متوازن در سیاست خارجی خواهد بود اگر به موازات آن روابط با غرب نیز بهبود پیدا کند.
دیپلماسی منطقهای
بعد مهمی از سیاست خارجی دولت جدید که استمرار سیاست همسایگی دولت سیزدهم خواهد بود، ارتباط با حلقه اول پیرامونی ایران یعنی تعامل با همسایگان عربی خلیج فارس است. روابطی که البته در دورهای که عراقچی در وزارت خارجه مسوولیت داشت، از اواخر سال ۹۴ دچار تنش و سپس قطع روابط شد. محمدجواد ظریف همزمان با شروع مذاکرات برجامی در مهر ۹۲، طرح مجمع گفتوگوهای منطقهای را برای بهبود روابط با همسایگان جنوبی پیشنهاد داد، که البته مورد استقبال قرار نگرفت.
آمریکای لاتین و آفریقا
دو حوزه آمریکای لاتین و آفریقا از جمله مناطقی است که در طول ۳سال گذشته مورد نظر قرار گرفته بود و در دوره جدید نیز فرضیه اولیه این است که به وضعیت سالهای پایانی دولت دوازدهم باز خواهد گشت. با تمرکزی که به نظر میرسد در دوره صدارت عراقچی در وزارت خارجه بر مذاکرات رفع تحریمها، احیای روابط با اروپا، سیاست همسایگی و تقویت با شرق مدنظر قرار گیرد، سطح اهمیت آمریکای لاتین و آفریقا کمی تقلیل پیدا خواهد کرد. البته این به منزله نادیده گرفتن این دو قاره مهم بهویژه با توجهات جهانی به قاره سیاه و همچنین اهمیت حضور در حیاط خلوت آمریکا نیست، بلکه این مناطق همچنان بخشی از جهتگیری توازن در سیاست خارجی را به خود اختصاص خواهد داد.
دیپلماسی آب
دیپلماسی آب را باید یکی از حوزههای موضوعی بسیار مهم در سیاست خارجی عباس عراقچی در دوره پیش رو دانست. به این دلیل که یکی از موضوعات مورد علاقه و تاکید او بهویژه با توجه به اهمیتیابی مولفه کلیدی آب در مناقشات مرزی و منطقهای در طول سالهای گذشته است. کتاب دیپلماسی آبهای فرامرزی و نظام بینالملل: درسهایی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تالیف عباس عراقچی را میتوان یکی از عوامل جایگاهیابی و پیگیری مطلوبتر آن بهویژه در ارتباط با افغانستان در وزارت خارجه جدید ارزیابی کرد. عراقچی در این کتاب تلاش کرده است که با پاسخگویی به سوالات در زمینه آبهای فرامرزی، نگرشها و راهکارهای جدیدی را فراروی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که دارای آبهای فرامرزی با همسایگان خود است، قرار دهد. بنابراین انتظار میرود که با صدارت عراقچی در وزارت خارجه، مناقشات آبی با همسایگان بهویژه افغانستان و عراق مدیریت بهینهتری پیدا کند.