پزشکیان زیر فشار منتقدان انتصابات مدیران میانی/ مخالفان دولت وفاق ملی بهخط میشوند
فشارها بر دولت پزشکیان بر سر انتصاب مدیران میانی در حال افزایش است. اگر تا هفته قبل در این اعمال فشار صرفا طیف منتهیالیه اصولگرایان مشارکت داشتند، نطق روز گذشته محمدباقر قالیباف نشان داد که دامنه انتقادات تا طیف میانه اصولگرایان نیز گسترش یافته است.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: از نهم مردادماه که مسعود پزشکیان بهطور رسمی دولتش را دولت «وفاق ملی» نام نهاد، تا امروز که بیش از یک ماه از شروع به کار دولتش میگذرد، انتصابات دولتش با هجمه منتقدان مواجه شده است. از انتصاب محمدجعفر قائمپناه به عنوان معاون اجرایی رئیسجمهور گرفته تا انتصاب فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم. در ادامه راه اینبار نوبت به انتقادها از انتصابات مدیران میانی در دولت رسیده است. موضوعی که روز گذشته به مجلس هم کشیده شد و با انتقاد صریح رئیس مجلس روبهرو شد.
دراینبین ماجرای انتصاب محمدجواد ظریف به عنوان معاونت راهبردی رئیسجمهوری، خداحافظی او از دولت و بازگشت مجدد او به دولت چهاردهم نیز جزء دیگری از مجموعه فشارها به رئیسجمهور بود که به نظر میرسد برای منتقدان همچنان حل نشده باقیمانده است. همچنانکه روز گذشته حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس درتذکری شفاهی از بازگشت محمدجواد ظریف به دولت انتقاد کرد.
منتقدان وفاق ملی چه کسانی هستند؟
از همان زمانی که کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان آغاز به کار کرد، او از تشکیل «دولت وحدت ملی» به عنوان شعار انتخاباتیاش استفاده کرد. شعاری که بر رفع اختلافات بنیادین میان جریانهای سیاسی تاکید داشت. فعالان کارزار انتخاباتی او در تمام سخنانشان تاکید داشتند که اصولگرایان و اصلاحطلبان باید همه در کنار هم در دولت پزشکیان حضور داشته باشند. پزشکیان نیز طی مناظرات انتخاباتیاش بارها با بیان اینکه با دعوا نمیشود کشور را اداره کرد، خواستار ایجاد فضای وحدت و همراهی در میان گروههای مختلف شد.
موضوع چینش کابینه و انتصابات درون دولت محل اول این منازعه است. آنهایی که معتقدند جایی برای جناح رقیب و مخالف در دولت چهاردهم وجود ندارد و پزشکیان باید کابینهاش را با همفکران خود بچیند و در مقابل آنهایی که پیش از چینش کابینه بر ادامه وضع موجود یا همان ادامه راه دولت سیزدهم تاکید داشتند. دو نگاهی که پس از چینش دولت هیچکدام راضی نشدند. حالا اینبار انتصابهای مدیران میانی در دولت صدای منتقدان را بلند کرده است. چه آنهایی که خود رئیسجمهور دست به انتخابشان زده است و چه آنهایی که توسط مدیران دیگر دولت منصوب شدهاند.
این انتقادها البته تمامی ندارد. همچنانکه روز گذشته حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس در تذکری شفاهی از بازگشت محمدجواد ظریف به دولت انتقاد کرد. او با بیان اینکه درحال حاضر به قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس عمل نمیشود، گفت: «آقای ظریف به دلیل آنکه فرزندش دو تابعیت داشت، استعفا کرد، اما مجددا اعلام کرد که من برگشتم و الان به عنوان معاون راهبردی رئیسجمهور کار میکند. بنده پیگیری کردم و گفتند که آقای پزشکیان تدبیر کرده و تدبیرش این است که در جلسه سران قوا و با موافقت آنها، ظریف برگشته است. بنده این موضوع را هم از آقای قالیباف و هم از آقای اژهای سوال کردم که هر دو گفتند ما چنین چیزی نداریم. در این شرایط سوال آن است که الان برگشتن ظریف به دولت بر چه اساسی است؟اگر ما اینجا قانون تصویب کنیم، اما آقایان به آن توجه نکنند چه فایدهای دارد؟»
اما اینکه رئیس مجلس نیز روز گذشته به جمع منتقدان مسعود پزشکیان در روند انتصابهایش پیوسته است، قابل بررسی است. در واقع سخنان قالیباف نشان از آن دارد که هر دو جریان هنوز تعریف روشنی از مفهوم وفاق ملی ندارند. در واقع همین عدم تعریف روشن از وفاق ملی است که منتقدان را به گلایه از دولت حتی در انتصابهایش در چارچوب ساختار مدیریتی دولت سوق داده است. ازسوی دیگر انتقاد رئیس مجلس از پزشکیان در قالب نطق پیش از دستور حاکی از آن است که فشارها به دولت پزشکیان برسر انتصاب مدیران میانی در حال افزایش است.