مقصران جدایی در ۵ سال اول زندگیمشترک/ چگونه عشق آتشین دخترها و پسرها به تنفر تبدیل می شود؟
بالا بودن آمار طلاق آن هم در سالهای ابتدایی ازدواج نگران کننده است. سوال این جاست که چرا آن عشق آتشینی که ابتدای آشنایی بین بسیاری از دخترها و پسرها وجود دارد، به این سرعت رنگ می بازد و جای خود را به تنفر میدهد؟
روزنامه خراسان در مطلبی نوشت: بیشترین طلاق بر حسب طول مدت ازدواج از سال ۹۶ تا ۱۴۰۲ بر اساس آنچه ثبتاحوال اعلام کرده، در یک تا ۵ سال اول ازدواج رخ دادهاند؛ زوجین چه کنند؟
ازدواج را یک امر سطحی در نظر نگیرید
بالا بودن آمار طلاق آن هم در سالهای ابتدایی ازدواج نگران کننده است. سوال این جاست که چرا آن عشق آتشینی که ابتدای آشنایی بین بسیاری از دخترها و پسرها وجود دارد، به این سرعت رنگ می بازد و جای خود را به تنفر میدهد؟ مهم این است که چگونه میتوان با انتخابی درست در امر ازدواج و برقراری رابطه سالم به خصوص در سالهای اولیه زندگی مشترک، رابطه زن و شوهری موفق را حفظ کرد. مهمترین مسئلهای که افراد از آن غافل میشوند، این است که ازدواج یک امر سطحی نیست، بلکه یک راز سر به مهر است که با درک صحیح و عملکرد مناسب، این راز گشوده خواهد شد.
تصورات اشتباه ذهنی درباره همسر ایدهآل
همه ما در طول زندگی خود از کودکی تا بزرگ سالی، براساس ویژگیهای فردی خود، جامعه و خانواده یک دنیای مطلوب و ایدهآل در ذهن خود می سازیم که رسیدن به این دنیای ایدهآل، انگیزه تلاش و حرکت رو به جلوی ماست. یکی از مهمترین اجزای این دنیای ایدهآل، تصویر همسر مطلوب ما در آینده را میسازد. شخص یکسری ویژگیها را از طریق الگوگیری از والدین خود یا از طریق زندگی در جامعه برای شریک زندگی خود در آینده به عنوان فرد مطلوب در نظر میگیرد. بعد از ازدواج شخص به مرور به تفاوتهای دنیای ایدهآل ذهنی خود و آن چه در واقعیت اتفاق میافتد، پی میبرد و در همین مرحله است که فرد با یکسری رفتارهای مخرب مانند تحقیر، انتقاد، سرزنش، برچسب زدن، شکوه و گلایه و … به این موضوع واکنش نشان میدهد و این خود، باعث اختلاف و سردی روابط زن و شوهر میشود. برای حل این مشکل باید فرد تمرکز خود را روی دنیای ایدهآلی که در ذهن برای خود خلق کرده، بگذارد و بپذیرد که نمیتواند تصویر ذهنی را که از همسرش داشته، بسازد و تلاش کند بهجای تغییر فرد مقابل، خودش را تغییر دهد تا به آن دنیای مطلوب و ایدهآلی که در ذهن پرورش میدهد، نزدیک شود.
دقت به رفتارهای خود بهجای کنترل بیرونی
فرض اصلی کنترل بیرونی این است که اگر در زندگی نارضایتی دارم، خودم مسئول این احساس نیستم، بلکه دیگران مقصر هستند. در حالی که تنها فردی که میتوان کنترلش کرد، خودمان هستیم. اگر رابطه ناموفقی داریم، باید بیندیشیم که باید چه کاری انجام دهیم که رابطه بهبود یابد، نه این که سعی کنیم دیگری را تغییر دهیم. در بسیاری از موارد وقتی دست از تغییر و کنترل همسر خود بر میداریم، او هم تغییر میکند.
عادتهای سازنده زندگیمشترک خوب
۱- گوشکردن به نظرات یکدیگر ۲- حمایتکردن از یکدیگر در صورت بروز مشکلات جسمی و روحی ۳- احترام گذاشتن ۴- اعتماد کردن ۵- پذیرفتن فرد همانطور که هست، نه آنطور که ما انتظار داریم ۶- گفتوگو بر سر اختلافات
رفتارهای مخرب رابطه در سالهای ابتدایی ازدواج
۱- تلاش برای به کرسی نشاندن حرف خود ۲- پایان دادن حرف با کلمات نیش و کنایهدار ۳- سعی برای این که به همسر خود بفهمانیم که او اشتباه کرده نه ما ۴- سرزنش همسر در صورت بروز اشتباه ۵- اولویتدادن نیازهای خود در زندگی و نادیدهگرفتن نیازهای همسر ۶- قهر طولانی مدت هنگام دلخوری
سخن پایانی
اگر به تازگی ازدواج کرده اید یا در ۵ سال ابتدایی زندگیمشترک هستید، هرچند وقت یک بار با خود تکرار کنید که اگر من در زندگیمشترک نارضایتی دارم، اکنون که متوجه شدهام بیشتر مشکلاتم به انتخابهای خودم بستگی دارد، تصمیم گرفتهام که در زندگی انتخابهای بهتری مثل ترک رفتارهای مخربی که در این مطلب ذکر شد، داشته باشم.