چندرسانهای
شعار «جنگ» میدهند اما یکروز حضور در جبهه هم ندارند
در هنگامههای سختی قرار داریم. نه از آن رو که دشمنی قوی، حیلهگر و مزدور رو به روی ماست. این هم سخت است اما سخت تر، شرایطی است که برخی خودیها فراهم میکنند.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:در زمانهای که باید دیوار امنیت را با اخوت و محبت، محکم کرد با بدخواهی و بد گویی چنان که خِشت را از دیوار میکشند میخواهند افراد را از این صف- که باید چون بنیان مرصوص باشد- بیرون بکشند. سخت از این رو که برخی افراد زبان به رجز میگشایند که معلوم نیست چند روز رزم جامه پوشیده باشند. از جنگ میگویند حتی اگر به قیمت کشته شدن نصف مردم شود اما معلوم نیست که در این جنگ قرار است خودشان در کجای این میدان باشند.
آنچه تا کنون از این جماعت دیدهایم انگشت کردن در چشمِ خودیها بوده است. کسانی که با این زبان از جنگ سخن میگویند باید کارنامهای به اندازه همه هشت سال دفاع مقدس داشته باشند نه کمتر اما…. اما بزرگان شان که یک سخنرانی هم در دفاع از “دفاع مقدس” نداشتند چه رسد به حضور در میدان.
جنگ، جنگ گفتنِ امروز شان هم حداکثر مثل دعوت کوفیان از امام حسین(ع) است که چون معرکه بر پا شد، در خود فرو نشستند. همانها که اسلافشان در برابر صلح قهرمانانه امام مجتبی(ع)، امیرِ هادی مؤمنان را “مذل المؤمنین” خواندند. بگذریم کسانی جنگ را اصل میدانند که اصالت شان به هر چه باشد به جنگ و جبهه نیست. امروز صدایشان بلند است معلوم نیست اگر -خدای نکرده- ناقوس جنگ بلند شود کجا خواهند بود.
آیا خودشان حاضرند یکی از نصف جمعیت جان باخته باشند؟ هنگامه سختی است اما نه تنها به این خاطر که دشمن، چنگ و دندان نشان میدهد، به این خاطر که برخیها همچنان برای قدرت و سهم بیشتر پایداری میکنند نه پای ایران. حتی نه پای جمهوری اسلامی. اگر نه این بود، دستشان به جای مچ گرفتن برای دست گرفتن دراز میشد.