جامعهمحیط زیست

مرگ سالانه ۳۰ هزار ایرانی به‌دلیل آلودگی ناشی از انتشار ذرات معلق در هوا/ «بعد از ۷ سال فقط ۱۲ درصد قانون هوای پاک اجرایی شده است»

یک کارشناس آلودگی هوا به خبرآنلاین می‌گوید: «بیش از ۱۳ درصد از مرگ‌های طبیعی در ایران، ناشی از آلودگی هواست و این رقم هرروزه در حال افزایش است. میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در کشور ما تنها در بخش ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون، از ۲۴ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ به ۳۰ هزار نفر در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته؛ که رشد این آمار به خودی خود نشان‌دهنده اجرای نادرست و ناقص قانون هوای پاک در ایران است.»

اوایل هفته جاری، سرپرست شرکت کنترل کیفیت هوای تهران از افزایش غلظت آلاینده‌های جوی خبر داد. افزایش غلظت آلاینده‌ها از اول آذر ماه، زنگ خطری برای کاهش شرایط کیفی هوا در روزهای سرد پیش‌روست.

اداره کل هواشناسی استان تهران نیز با صدور هشدار زردرنگ، تدوام افزایش آلاینده‌های جوی به‌ویژه ذرات کوچک‌تر از ۲.۵ میکرون در مناطق مرکزی و جنوبی استان تهران را تا پایان روز سه‌شنبه ۶ آذرماه پیش‌بینی کرد.

بهزاد اشجعی، کارشناس آلودگی هوا و عضو سابق کارگروه ملی کاهش آلودگی هوای کلانشهرها، در گفت‌وگو با خبرآنلاین می‌گوید: «در مبحث کاهش آلودگی هوا می‌بایست اصل «کاهش انتشار» را مدنظر قرار دهیم؛ برای کاهش انتشار آلایندگی از تمام منابع آلودگی، راهکارهایی وجود دارد که هر یک به نحوی در پاکیزگی هوای شهری مؤثرند. به طور مثال، برای خوردورهای دیزلی و به طور کل برای منابع متحرک، بحث نوسازی یا توسعه خودروهای برقی مطرح است. هم‌چنین جدی گرفتن معاینه فنی برای تمام وسایل نقلیه، اعمال محدودیت‌ تردد برای خودروهای فرسوده نیز موجب کاهش آلاینده‌های جوی می‌شود.»

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید

منشاء آلودگی فعلی که پایتخت با آن دست و پنجه نرم می‌کند، چیست؟

آلودگی‌ای که ما الآن با آن درگیر هستیم، آلودگی ذرات معلق با اندازه زیر ۲.۵ میکرون است. منشاء آن هم بیشتر انسانی است و از احتراق خودروها، نیروگاه‌ها و صنایع سرچشمه می‌گیرد؛ که در اثر احتراق با سوخت مایع ذرات معلق منتشر می‌شوند.

طبق آمار، در شهر تهران ۳۳ درصد انتشار ذرات معلق، به خودروهای دیزلی، یعنی کامیون و اتوبوس و نظیر آن، برمی‌گردد. بعد از آن، صنایع بیشترین سهم را دارند؛ که این میزان در تهران ۲۰ درصد است. بعد از آن به ترتیب نیروگاه‌ها، خودروهای سواری و موتور سیکلت‌ها قرار می‌گیرند که ۱۳ تا ۱۴ درصد از سهم آلودگی هوا را به خود اختصاص می‌دهند و موجب آلودگی هوا در نیمه دوم سال خصوصاً در شهر تهران می‌شوند.

در سایر استان‌ها چطور؟

درصد آلودگی در هر استان و شهری، براساس ساختار صنایع و سیستم حمل و نقل، ممکن است متفاوت باشد و کم یا زیاد شود. مثلاً در شهرهای صنعتی مثل اراک یا اصفهان، آلودگی در وهله نخست، ناشی از صنایع و پتروشیمی است.

کاهش آلودگی هوا تا چه میزان مشروط بر کنترل عوامل انسانی است؟

کاهش آلودگی هوا دقیقاً با کنترل و مدیریت منابعی که اشاره شد، مرتبط است. از همین رو می‌بایست اصل «کاهش انتشار» را مدنظر قرار دهیم. برای کاهش انتشار آلایندگی از تمام منابع آلودگی، راهکارهایی وجود دارد که هر یک به نحوی در پاکیزگی هوای شهری مؤثرند. به طور مثال، برای خوردورهای دیزلی و به طور کل برای منابع متحرک، بحث نوسازی یا توسعه خودروهای برقی مطرح است. هم‌چنین جدی گرفتن معاینه فنی برای تمام وسایل نقلیه، اعمال محدودیت‌ تردد برای خودروهای بیش‌آلاینده و فرسوده نیز موجب کاهش آلاینده‌های جوی می‌شود.

 برای نیروگاه‌ها نیز مسئله اصلاح سوخت مصرفی مطرح است؛ که بهتر است به جای سوخت مازوت از سوخت گاز استفاده شود تا انتشار ذرات معلق کاهش پیدا کند.

صنایع هم به همین شکل؛ به جای سوخت مایع باید از سوخت گاز استفاده کنند تا انتشار ذرات معلق کمتر شود. عدم استفاده از سوخت‌های کم‌کیفیت در صنایع، در کاهش انتشار آلاینده‌ها به‌ ویژه در ماه‌های سرد سال مؤثر است.

راهکارهای آلودگی هوا همین موارد است؛ که اکثراً در قانون هوای پاک هم بدان‌ها اشاره شده و با وجودی که این مصوبه سال‌ها در دست پیگیری است، متأسفانه درصد زیادی‌ از آن به دلایل مختلف اجرا نشده است.

نزدیک به هفت سال است که قانون هوای پاک تصویب شده، ولی طبق آخرین اطلاعات صرفاً ۱۲ درصد از مصوبات آن به اجرا در آمده است. چرا این طرح تا کنون به یک سرانجام مشخص نرسیده؟

بله، تا این لحظه تنها ۱۲ درصد از احکام این قانون اجرا شده است. فکر می‌کنم نیمی از احکام دیگر هم به‌صورت ناقص اجرا شده‌، برخی هم اصلاً به سمت اجرا نرفته‌اند و هیچ اقدامی برای اجرایشان انجام نشده است. این سهل‌انگاری در اجرای یک قانون مفید باعث می‌شود معضل آلودگی هوا به قوت خود باقی بماند و کیفیت هوا چندان مطلوب نباشد. اینکه چرا در این سال‌ها به سرانجام مشخصی نرسیده، مهم‌ترین عاملش کمبود منابع مالی و عدم تخصیص بودجه است.

راهکارهای کاهش آلودگی هوا همگی هزینه‌بر هستند و لازم است بودجه کافی برای اجرای آنها لحاظ شود؛ که این امر تا کنون محقق نشده است. البته موانع دیگری هم در اجرا وجود داشته؛ مثلاً بعضی نهادهای اجرایی با هم ناهماهنگ بوده‌ و سلیقه‌ای عمل کرده‌اند، یا حتی به زیرساخت‌هایی برای اجرا نیاز بوده که تهیه و فراهم نشده‌اند.

همه این عوامل باعث شده که درصد اجرای این قانون در این سال‌ها اینقدر پایین باشد و به طور مستقیم و غیرمستقیم در افزایش و تداوم آلودگی هوا اثر بگذارد.

چاره چیست؟

وضعیت کیفی هوا در شهرهای بزرگ وخیم و منابع مالی به علت تحریم و کسری بودجه محدود است. تعلل در اجرای قانون هوای پاک هم بیش از پیش اثرات منفی خود را بر سلامت شهری می‌گذارد. در این شرایط قاعدتاً باید یک برنامه کوتاه‌مدت و موقت داشته باشیم، یک‌سری راهکارهای کم‌هزینه و زودبازده را در برنامه بیاوریم و به آن‌ها اولویت بدهیم تا کمی از شدت این آلودگی کاسته و اوضاع کشور نرمال شود؛ تا زمانی که منابع مالی تأمین و تحریم‌ها برداشته شود و بتوانیم راهکارهای اصلی را اجرا کنیم.

به عبارتی اقدامات لازم برای اجرای راهکارها باید به صورت موازی انجام شود، اما در کنارش یک برنامه موقتی برای کاهش آلودگی هوا تهیه و تنظیم شود که در زمان کوتاه و با صرف منابع محدود بتوان از شدت آلودگی کم کرد.

سالانه چه میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در کشور داریم؟ آمارها در این‌باره چه می‌گویند؟

۱۳ الی ۱۴ درصد از مرگ‌های طبیعی در ایران، ناشی از آلودگی هواست و این رقم هرروزه در حال افزایش است. بررسی‌های جهانی نشان می‌دهد که آلودگی هوا چهارمین عامل مرگ و میر زودرس در جهان بعد از فشارخون بالا، استعمال دخانیات و سوءتغذیه است و هرساله ۷ میلیون نفر را به کام مرگ می‌کشاند.

میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در کشور ما تنها در بخش ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون، از ۲۶ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ به ۳۰ هزار نفر در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته؛ که رشد این آمار به خودی خود نشان‌دهنده اجرای نادرست و ناقص قانون هوای پاک در ایران است.

تصمیم انتقال پایتخت با هدف مواجهه با چالش‌های فعلی شهر تهران، اعم از آلودگی هوا، چقدر می‌تواند در حل این مشکل اثرگذار باشد؟ اصلاً این اقدام راهکار مناسبی برای حل مشکل آلودگی هوا و ترافیک شهر تهران محسوب می‌شود؟

به‌طور کل هر اقدامی که باعث بهبود وضعیت ترافیک شود، تأثیر مستقیم روی کاهش آلودگی هوا دارد؛ حال تغییر پایتخت باشد یا طرح‌های ترافیکی یا هر محدودیتی که تردد خودروها را کمتر کند، مسلماً آلودگی هوا را نیز کاهش می‌دهد. اما هنوز مطالعه‌ای انجام نشده که اثرگذاری دقیق این تصمیم را نشان دهد.

هم‌چنین توجه به این مسئله که آیا هزینه مصرفی برای اجرای این طرح و تأثیرات آن در کاهش میزان آلودگی هوا به لحاظ منطقی و اقتصادی توجیه‌پذیر است یا نه، حائز اهمیت است و باید بررسی‌هایی در این زمینه صورت گیرد که با اعداد و ارقام این موضوع ثابت شود.

در پاسخ به این پرسش که آیا انتقال پایتخت به کاهش آلودگی هوای تهران کمک می‌کند یا نه، باید گفت بله، این موضوع کمک‌کننده است. اما تصمیمات دیگری هم وجود دارند که جدیت در اجرای آنها شاید در عین تأثیرگذاری، هزینه به‌صرفه‌تری داشته باشد؛ از جمله توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی به منظور کاهش تردد خودروهای شخصی، سرمایه‌گذاری روی خودروهای برقی و سایر مواردی که باعث کاهش ترافیک و آلودگی هوا شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا