اقتصادجامعهفناورینقد و تحلیل

قربانیان گمنام طرح صیانت چه کسانی هستند؟

حالا چند روزی می‌شود که طرح موسوم به صیانت از کاربران فضای مجازی، فکر و ذهن بخش قابل‌توجهی از مردم جامعه را حسابی درگیر خود کرده؛ کسانی که این چند روز، چشم به اخبار و تحولات مجلس دوخته‌اند تا ببینند بالاخره سرانجام این طرح چه می‌شود و چه بر سر اینترنت که امروز جزو نیازهای ضروری همه خانواده‌هاست، می‌آید. دلواپسان اینترنت البته خود به چند دسته تقسیم می‌شوند؛ گروه اول فعالان مدنی و سیاسی‌اند که این طرح را در تقابل با آزادی بیان و حق انتقاد می‌دانند و نگران روزی هستند که صدای معترضان به سیاست‌ و برنامه‌ دولت‌ها به جایی نرسد. گروه دوم شرکت‌ها و استارت‌آپ‌هایی هستند که در این چند سال متولد شده و رشد پیدا کرده‌اند و حالا آینده کاری‌شان بسته به اینترنتی است که گویا قرار است بسیار محدودتر از وضعیت فعلی شود. اما گروه سوم را مردم عادی در شهرها و روستاها تشکیل می‌دهند که  بخش مهمی از زندگی روزانه آنها به اینترنت و فضای مجازی گره خورده و البته افرادی که کسب‌وکارهای کوچک خود را بر بستر فضای مجازی راه انداخته‌اند و بعد مدت‌ها تلاش برای به بار نشستن آن، حالا می‌ترسند که آنچه با مرارت و رنج مضاعف به‌دست آورده‌اند، با اقدام مجلسیان یک‌شبه به باد برود.

به گزارش همشهری، این گروه آخر جزو کسانی هستند که این روزها زیاد با تحریریه روزنامه همشهری تماس تلفنی می‌گیرند و نخستین جمله‌شان این است که چنین طرحی واقعیت دارد؟ پس تکلیف ما که در این وضعیت نابسامان اقتصادی توانسته‌ایم کاری در فضای مجازی راه بیندازیم، چه می‌شود؟

جلوگیری از فساد یا نابودی کسب‌وکارها

محسن، یکی از آنهاست که دنبال شماره تلفن نمایندگان موافق طرح می‌گردد تا خودش با آنها تماس بگیرد و برایشان توضیح دهد که اگر دستور به مسدود کردن اینترنت بدهند، چه بلایی سر خودش و زندگی‌اش می‌آید؛ «تا 3سال پیش تعمیرگاه لوازم‌برقی خانگی در کرج داشتم، قیمت اجاره‌ها که رفت بالا، مثل خیلی از کاسب‌های مستأجر دیگر، دخلم با خرجم جور درنیامد، زندگی‌ام شده بود قسط‌ها و اجاره خانه عقب‌افتاده، دیگر تا این حد که شهریه مدرسه دخترم را هم نداشتم بدهم. این شد که مغازه را تحویل دادم و با موتور کار می‌کردم. بعد 2ماه این ایده به ذهنم رسید که با یکی از این اپلیکیشن‌ها که در کنار خدمات خانگی بخش تعمیرات لوازم خانگی هم دارند، کار کنم. بعد از آن هم صفحه شخصی خودم در اینستاگرام را زدم و کار بیشتری سفارش می‌گیرم؛ یکی از اتاق‌های خانه هم شده تعمیرگاه من. حالا اگر اینترنت مسدود شود، رسما من به دوران سیاه بیکاری و بی‌پولی برمی‌گردم که زندگی‌ام عین جهنم شده بود. دولت‌ها که بعد از مدرسه و دانشگاه ما را رها کردند و شغلی برایمان دست و پا نکردند، حالا چرا در این شرایط بد اقتصادی  نمایندگان مجلس دنبال بیکار کردن ما هستند؟ چرا به اسم فساد اخلاقی که درصد بسیار کمی  از فضای مجازی را تشکیل می‌دهد، با زندگی صدها هزار آدم بازی می‌کنند؟»

معلولان با همین اینترنت از انزوای اجتماعی خارج شدند

محسن، صدایش ترکیبی از خشم و نگرانی است که پشتش یک بغض بزرگ نشسته و درنهایت در کنترل آن ناموفق است؛ مثل آقای شعرانی که صدایش از عصبانیت و ناراحتی پشت تلفن می‌لرزد و جمله‌هایش را نصفه و نیمه رها می‌کند. او درست نمی‌داند طرح صیانت از اینترنت یعنی چه؟ فقط از دختر معلولش شنیده که احتمالا تا چند‌ماه آینده کار و تفریحش را برای همیشه از دست می‌د‌هد؛ «چند سال بیشتر نیست که اینترنت به بندر دیر اومده، دختر 40ساله من تازه تونسته که آموزش حصیربافی بذاره و شاگرد بگیره، از وقتی این کار رو شروع کرده اعتماد به نفس زیادی گرفته و دیگه منزوی نیست. تنها دلخوشیش کارشه و گشت زدن در اینترنت به وقت بیکاری؛ فیلمی ببینه، هنری یاد بگیره، تو همین مدت از اینترنت گلدوزی یاد گرفت، درست کردن شمع یاد گرفت، نقاشی روی چوب یاد گرفت، شیرینی پختن یاد گرفت. دلخوشی و تفریح بچه من همیناست و الان چند روزه زانوی غم بغل گرفته. یکی نیست به این نماینده‌های مجلس بگه اینترنت خیلی از معلولان به‌خصوص معلولان جسمی و حرکتی رو به جامعه برگردوند و به خیلی‌ها اعتماد به نفس کار کردن داد. بچه‌های سالم روستا نمی‌تونن از اینجا برن بیرون و کاری یاد بگیرند؛ امثال بچه من که پای راه رفتن نداره و رو ویلچر نشسته که ماجرا براش 10برابر سخت‌تره. این اینترنت تونست یه بخشی از عقب‌افتادگی بچه‌های روستایی رو جبران کنه. اصلا توضیح بدن ضرر این طرح چقدره و فایده‌اش چقدر؟ خودشون می‌دونن؟»

او ناراحت است؛ نه فقط برای دختر خودش، بلکه برای جوانان روستا که توانسته بودند از راه اینترنت کسب‌وکاری راه بیندازند و درآمدی داشته باشند؛ «اینجا دو تا جوون کارخونه بسته‌بندی ماهی راه انداختن و فروش مستقیم و بی‌واسطه اینترنتی هم دارند، کلی سفارش از شهرهای مختلف می‌گیرند و همین باعث شده که کارشون رو توسعه بدن و اغلب جوان‌های بیکار روستا هم به‌کار مشغول کنند. حالا تکلیف اینها چی می‌شه؟ باید باز هم محصولاتشون رو به دلال بفروشن و چیزی برای خودشون باقی نمونه؟»

بازگشت واسطه‌ها به کاسبی های کوچک

بیشتر نگرانی صاحبان کسب‌وکارهای کوچک همین است؛ برگشتن به دوره‌ای که  واسطه‌ها و صاحبان فروشگاه‌های بزرگ، بالاترین سود را از تولیدات داخلی ببرند و اجازه ندهند که چیزی عاید تولید‌کننده اصلی شود. آنها می‌گویند که فروش اینترنتی این مزیت را داشت که دست دلالان تا حد زیادی در این میان قطع شده بود. مبین که طلا‌ساز‌ است در شهرضای اصفهان هم می‌گوید، 11سال درآمد حداقلی از این شغل داشته، اما از 7سال پیش که صفحه شخصی و سایتش را در فضای مجازی راه انداخته، درآمدش چندین برابر شده و توانسته کارگاهش را توسعه دهد. او حالا به روزهایی فکر می‌کند که باید مثل گذشته کارهایش را برای فروش با سود حداقلی به طلافروشی بسپارد؛ «برگشتن به عقب مگر غیر از این است؟ سابق کار ما این بود که با گردن کج برویم جلوی در طلافروشی که ببینیم کار ما را فروخته یا نه؟ بیشترین سود را خودشان می‌بردند که هم از دستمزد ساخت ما می‌زدند، هم مالیات می‌گرفتند. فروش اینترنتی طلا که رونق گرفت، خیلی از طلاسازها کارشان سکه شد و توانستند با قیمت‌های منصفانه‌تر طلا را به مشتری بفروشند. این فقط برای شغل ما نیست، صدها شغل دیگر هم هستند که با حذف واسطه توانستند کارشان را توسعه دهند و حتی فروش خارج از کشور داشته باشند. همکارانی داریم که برای مشتری در خارج از ایران جواهرات و طلا می‌سازند و برای کشور ارزآوری هم دارند، اما نمایندگان مجلس به جای اینکه این مزیت شبکه‌های مجازی را ببینند، گوششان به حرف یک عده حداقلی و خاص است که فقط دنبال کنترل کردن مردم هستند.»

به جز کسانی که به واسطه اینترنت و اپلیکیشن‌های متنوع تعریف شده در آن توانسته‌اند کسب‌وکار خودشان را داشته باشند، خانواده‌هایی هم هستند که نگران ارتباط با فرزندان و خویشان خود در خارج از کشور هستند. آنها از اینکه پیام‌رسان‌هایی مانند واتساپ مسدود شود و نتوانند با عزیزان خود در تماس باشند، می‌ترسند. هاجر خوشنام، جزو این دسته است؛ مادری که 2فرزندش، خواهرانش و یک برادرش در اروپا و آمریکا زندگی می‌کنند و تنها دلشوره‌اش قطع ارتباط روزانه با آنهاست؛ «فقط من نیستم. از وقتی گفته‌اند اگر این پیام‌رسان‌ها و اپلیکیشن‌ها تمکین نکنند و در ایران سرور نگذارند، مسدود می‌شوند، خیلی از خانواده‌ها نگران شدند که نکند مثل 15سال پیش مجبور شویم که کارت بخریم و با هزار بدبختی با عزیزانمان تماس بگیریم؟ نه اینکه شرایط الان خوب باشد و تماس‌ها راحت باشد، نه، الان هم بعد از کلی قطع و وصل شدن می‌توانیم چند دقیقه با هم حرف بزنیم و از حال هم خبردار شویم، بعد از ملی کردن اینترنت تکلیف چیست؟»

نگرانی جامعه ایرانی از طرح صیانت اینترنت تمامی ندارد. یک سؤال مشترک در بین همه حرف‌ها و نقدها هست و آن اینکه نمایندگان، منافع مردم را در کجای این طرح دیده‌اند؟

کارزار مردمی در مقابل طرح مجلس

مخالفان طرح‌ صیانت از فضای مجازی روز پانزدهم تیر امسال در سایت کارزار، نامه‌ای را با عنوان «مخالفت با طرح‌های محدودکننده اینترنت بین‌المللی و فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی» خطاب به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نوشته و از او خواسته‌‌اند که مانع تصویب آن شود. در بخشی از این نامه آمده است: «تجربیات محدودکننده و سیاست‌های اشتباه قبلی ازجمله فیلترینگ ناموفق تلگرام و کلاب‌هاوس و شکست‌خوردن پروژه‌های قبلی با هزینه‌های گزاف نظیر پیام‌رسان‌های ملی، موتور جست‌وجوی ملی، سیستم عامل ملی و…، بارها نشان داده پیش‌بینی‌ها و توصیه‌های متخصصان دلسوز چقدر درست بوده است. ما امضاکنندگان این کارزار، مخالفت خود را با طرح آسیب‌زننده و غیرکارشناسی «حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» اعلام می‌نماییم و از شما خواهشمندیم جهت رعایت حقوق مردم ایران و کمک به معیشت آنها، بیش از این موانع جدیدی برای کسب‌و‌کارهای خرد و کلان ایجاد نکنید.» این کارزار با امضای 900هزار ایرانی همچنان ادامه دارد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا