معلولیت ناشنوایی 2 برابر سایر معلولیتها است
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه معلولیت ناشنوایی دو برابر سایر معلولیتها است، گفت: ۵۰ درصد این نوع معلولیت ریشه ژنتیکی و ۲۵ درصد علت نامشخص دارد و ۲۵ درصد نیز شامل علتهای دیگر از جمله زردی کودکان، بیماری دارد.
“محمد نفریه” معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به روز جهانی ناشنوایان گفت: روز سیام سپتامبر روز جهانی ناشنوایان در دنیا نامگذاری شده است در این روز سعی میشود، توجه آحاد جامعه از سیاستگذاران تا مسئولان اجرایی در جامعه و همه مردم به حق و حقوق افراد کمشنوا و ناشنوا جلب شود.
وی ادامه داد: بیماری ناشنوایی و معلولیت ناشی از ناشنوایی شایعترین معلولیتی است که افراد در بدو تولد با آن به دنیا میآیند و نزدیک به دو برابر سایر معلولیتها قابل تشخیص است. سازمان بهزیستی از سال ۱۳۸۳ وارد فاز غربالگری نوزادان شده تا از این طریق بتوانیم نوزادان دارای مشکل شنوایی را شناسایی و نسبت به درمان آنها اقدام به موقع و مناسب انجام شود. معلولیت ناشنوایی یکی از اختلالاتی است که در رشد و توسعه ارتباطات بینفردی و اجتماعی افراد تاثیر مستقیم دارد و چنانچه این مشکل زود شناسایی نشده و وارد چرخه درمان و توانبخشی نشود ایرادات اساسی در رشد شخصیت فرد خواهد داشت.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به غربالگری شنوایی که توسط سازمان بهزیستی انجام میشود، تصریح کرد: اگر در سه ماه اول زندگی نوزاد ناشنوایی تشخیص داده شده و در ۶ ماهه نخست نوزاد وارد چرخه توانبخشی شود درصد زیادی از این افراد میتوانند وارد مدرسه عادی شده و مانند سایر کودکان تحصیل کنند. در حال حاضر سازمان بهزیستی بیش از ۶۰۰ پایگاه غربالگری در کشور دارد و ۹۲ درصد موالید در ماه اول تولد تحت پوشش غربالگری شنوایی قرار میگیرند و چنانچه دارای مشکل شنوایی باشند تشخیص داده شده و وارد فاز درمان و توانبخشی میشوند.
نفریه با اشاره به اقدامات توانبخشی برای نوزادانی که دارای مشکل اختلالات شنوایی هستند، گفت: فاز توانبخشی شامل موضوعات مختلفی از جمله تربیت شنیداری، گفتاردرمانی، استفاده از وسایل کمک توانبخشی و شنوایی مانند سمعک، کاشت حلزون و … است. همچنین افراد کمشنوا با حضور در مراکز روزانه توانبخشی خانواده و کودک ناشنوا خدمات دریافت میکنند. تقریبا ۱۲.۷ درصد افراد دارای معلولیت تحت پوشش سازمان بهزیستی که بالغ بر ۲۲۲ هزار و ۴۹۲ نفر میشوند از معلولیت ناشنوایی رنج میبرند.
وی درباره تهیه وسایل کمک توانبخشی برای افراد کمشنوا و ناشنوا گفت: با توجه به افزایش قیمت ارز و تحریمها قیمت وسایل توانبخشی چندین برابر شده است. اما خوشبختانه با توجه به افزایش بودجهای که در این چند سال اخیر داشتهایم سعی شده است تا تامین وسایل کمک توانبخشی مانند سمعک و یا باطری برای این افراد کاهش پیدا نکند. ۲۰ درصد از اعتبارات وسایل کمک توانبخشی سازمان که بیش از ۳۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان میشود در سال ۹۹ به معلولان ناشنوا اختصاص پیدا کرده است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور خاطرنشان کرد: ۲۷۳ هزار و ۲۹۸ عدد سمعک و سایر وسایل کمک شنیداری در سال ۹۹ برای این افراد نیز تهیه شده است. از این تعداد نیز ۲۰ هزار و ۱۶۱ دستگاه سمعک بوده است. ۲۵۲ هزار باتری سمعک و ۲۴۴ عدد شامل سایر وسایل کمک شنیداری بوده است. همچنین برای ۴۷ هزار و ۶۴۰ نفر نیز سرانه ۲۴۰ هزار تومان باتری سالانه پرداخت شده است. در سال گذشته بالغ بر ۵ میلیارد تومان برای کودکانی که نیاز به کاشت حلزون داشتهاند، هزینه شده است. این بودجه در سال جاری به ۸ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
او افزود: همچنین در سال گذشته ۳ هزار و ۴۳۰ نفر کمک هزینه ۵ میلیون تومانی کاشت یا کمک هزینه تعمیر این وسایل را دریافت کردهاند. بین ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ نفر در کشور ظرفیت کاشت حلزون در کشور داریم و با توجه به اینکه بیش از ۱۰ سال از شروع کاشت حلزون در کشور میگذرد تعداد زیادی از این افراد نیازمند تعویض دیباس یا پروتز خارجی هستند و این اقدام برای آنها انجام شده است.
نفریه با اشاره به انعقاد تفاهمنامهای بین سازمان بهزیستی، بنیاد بخشش، هیاتامنای صرفهجویی ارزی و کمیته امداد امام خمینی (ره) برای کودکان نیازمند به کاشت حلزون، تصریح کرد: سازمان بهزیستی ۸۸ مرکز توانبخشی روزانه خانواده برای کودکان ناشنوا در کل کشور دارد و ظرفیت این مراکز حدود ۵ هزار و ۳۷۰ نفر است که ۴هزار و ۴۰۳ نفر در حال حاضر از این مراکز استفاده میکنند. تا سال گذشته ۶۰ درصد کودکان در این مراکز تحت پوشش یارانه بودهاند و از سال گذشته صددرصد کودکانی که در این مراکز پذیرش شدهاند یارانه دولتی به آنها تعلق گرفته است.
۵۰ درصد ناشنواییها ریشه ژنتیکی دارد
وی درباره علتشناسی یا شیوعشناسی ناشنوایی گفت: ۵۰ درصد ریشه ژنتیکی دارد، ۲۵ درصد علت نامشخص دارد و ۲۵ درصد نیز شامل علتهای دیگر از جمله زردی کودکان، بیماری و کمشنوایی در محیطهای پرسر و صدا شغلی است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور درباره وضعیت اشتغال افراد ناشنوا و کمشنوا تصریح کرد: چند سالی است که قانون سه درصد اشتغال افراد دارای معلولیت در دوایر دولتی به طور کامل رعایت میشود و تمام رشته محلها و رشته شغلها توسط سازمان بهزیستی مشخص شده و به سازمان امور استخدامی اعلام میشود. این کدها نیز پر نمیشود مگر اینکه یک فرد دارای معلولیت در این رشته شغلها مشغول به فعالیت شود. اگر این ظرفیت نیز در یک سال پر نشود به سال بعد و گزینش بعدی منتقل میشود.
۲۲ هزار و ۷۳۳ نفر کمک هزینه معیشت ماده ۲۷ دریافت میکنند
نفریه تصریح کرد: از ۲۲۲ هزار فرد ناشنوا که در حال حاضر تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند بیش از ۱۰۱ هزار نفر تحت پوشش مستمری یا هزینه معیشت سازمان بهزیستی قرار دارند. این مستمری نیز براساس بُعد خانوار از ۳۵۰ هزار تومان تا بیش از یک میلیون تومان میشود. هزار و ۱۱۶ نفر حق پرستاری دریافت میکنند و این افراد شامل افراد ناشنوایی هستند که دارای سایر معلولیتها نیز هستند. ۲۲ هزار و ۷۳۳ نفر کمک هزینه معیشت ماده ۲۷ دریافت میکنند این افراد شامل کسانی هستند که درآمد مکفی ندارند و در سه دهک پایین درآمدی هستند.
توضیح درباره زبان اشاره ایرانی
وی درباره زبان واحد ناشنوایان گفت: زبانی به عنوان زبان بینالمللی ناشنوایان و یا زبان اشاره نداریم. هر کشوری زبان بومی خود را در این زمینه دارد. از زمان مرحوم باغچهبان زبان فارسی اشاره شروع شد و با حمایتی که بعدها سازمان بهزیستی انجام داد ۴ کتاب و رساله درباره اشارات استاندارد زبان فارسی منتشر شده است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور تصریح کرد: با توجه به اینکه زبان اشاره یک زبان است و صرفا یک ترجمه نیست گروههایی از افراد دارای معلولیت ناشنوا وکمشنوا بحث زبان اشاره ایرانی را مطرح کردهاند. زبانهای اشاره متعددی در کشور وجود دارد و حتی لهجههای مختلف زبان اشاره خاص خود را دارند و زبان اشارهای که در تبریز وجود دارد با زبان اشارهای که در تهران یا اصفهان است متفاوت است. این موضوع مشکلات عدیدهای را برای ما ایجاد میکند.
او ادامه داد: از همینرو در سال گذشته تفاهمنامهای بین گروههای اصلی ناشنوا شکل گرفت و نمایندگانی از گروههای مختلف معرفی شدند و درخواست دارند تا زبان اشاره ایرانی به تصویب مراجع ذیصلاح برسد یعنی یا به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مجلس شورای اسلامی برسد اما واقعیت امر این است که این کار زمانبر است، چرا که چیزی که قرار است به عنوان زبان ارائه شود باید مستندات کافی داشته باشد و این کار وظیفه سازمان بهزیستی نیست، اما کارهای کارشناسی توسط نمایندگان همین گروهها در حال انجام است و ما صرفا می توانیم از این افراد پشتیبانی کنیم در این زمینه نیز در یکشنبه هفته آینده سمیناری در خصوص زبان اشاره برگزار میشود تا به یک وفاق کلی برسیم و در نهایت زبانی که حداکثر موافق را داشته باشد به عنوان زبان اشاره ایرانی به تصویب مراجع ذیصلاح خواهد رسید.