دولت سیزدهم فرصت اشتباه ندارد/ نظرات تیم اقتصادی کابینه روشن نیست
محمد خوشچهره گفت:امروز دولت، قوه قضاییه، قوه مقننه، نهادهای انقلابی و حتی شورای شهر و شهرداری، خصوصا شهرداری تهران در یک فضای هماهنگی و یکدستی قرار دارند که همین امر یک فرصت طلایی برای موفقیت دولت است و در عین حال یک تهدید جدی در صورت عدم موفقیت برای حکومت و مهمتر از آن برای نظام خواهد بود.
محمد خوشچهره ، استاد شناختهشدهی دانشگاه و چهره شاخص اصولگرا هر چند امید بسیاری به خل مشکلات دارد و برنامههایی برای حل بحرانها ارائه میدهد اما نگرانیها و دغدغههایی را نیز مطرح میکند که قابل تامل است.گفتگوی مبسوط وی در خصوص دومین دیدار نخبگان اقتصادی با رییسجمهور و مباحث مطروحه و شرایط ویژه کشور توضیحاتی داد . مشروح مصاحبه محمد خوشچهره با خبرآنلاین در پی میآید.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با اشاره به گستردگی شعارهای ارزشی مطرح شده از سوی این دولت گفت: «متاسفانه هزینه اشتباهات احتمالی فراتر از دولت، به پای اسلام و نظام نوشته میشود چرا که امروز دولت، قوه قضاییه، قوه مقننه، نهادهای انقلابی و حتی شورای شهر و شهرداری( خاصه تهران) در یک فضای هماهنگی و یکدستی قرار دارند که همین امر یک فرصت طلایی برای موفقیت دولت است و در عین حال یک تهدید جدی در صورت عدم موفقیت برای حکومت و مهمتر از آن برای نظام خواهد بود. بنابراین انتظار میرود که نظام تصمیم گیری، سیاستگزاری، برنامه ریزی و اجرا در اوج عقلانیت و درایت و توانایی قرار داشته باشد.»
وی گفت: «البته باید پذیرفت که این دولت وارث شرایط نامناسب به ارث رسیدهای در حوزههای مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی و غیره است.بنابراین اقتضای چنین دولتی توانمندی بالا، نگاه و درایت و تدبیر جامع برای اتخاذ تصمیمات و اقدامات اجرایی و عملی در جهت کاهش و حل یا مدیریت چالشهایی است که بسیاری از آنها از سطح مشکل و مسئله خارج شده و بعضا به سطح معضل و حتی در مواردی بحران تبدیل شده است، مانند بحران بیکاری، بحران مسکن و …. »
وی درباره نشست اخیر تحت عنوان “نشست نخبگان اقتصادی با دولت” گفت: «این دومین نشستی بود که برای بحث و بررسی در خصوص بعضی از مباحث مهم اقتصادی برگزار شد و ۱۰ نفر از افراد دانشگاهی و همچنین تعدادی از مسئولین اجرایی سابق و فعلی در این نشست دعوت شدند. که از آن جمله وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی، روسای قبلی بانک مرکزی و مقامات اقتصادی دولت فعلی بودند.»
چالشها به بحران تبدیل شدند
وی به ترکیب مدعوین در نشست نیز نقدی وارد دانست و گفت: «دعوت از افرادی که خود در قرارگیری کشور در وضعیت کنونی نقش دارند، نوعی نقضغرض است و نشان میدهد دولت هنوز به جمعبندی روشنی از نظر دیدگاه و مسیر حرکت نرسیده است و اگر دیدگاههای نظری و مسیر پیشین را قبول ندارد، دلیلی برای دعوت از این افراد نباید داشته باشد. »
لازم به توضیح است در این نشست احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی، مسعود میرکاظمی رییس سازمان برنامه و بودجه، علی اکبر صالح آبادی رییس کل بانک مرکزی و محسن رضایی معاون اقتصادی رییس جمهور در این نشست حضور داشتند.
همچنین آقایان شیبانی و کمیجانی روسای سابق و اسبق بانک مرکزی، پرویز داودی معاون آقای احمدینژاد، آقای دانشجعفری وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی و آقایان راغفر، ظریفیان، مصباحی مقدم و خوشچهره در این نشست حضور داشتند.
وی گفت: «در این نشست رییسجمهور چند موضوع مهم مانند معاش مردم و بودجه و ارز و … را مطرح نمودند، اما در عمل جلسه به نوعی پیش رفت که بخش زیادی از وقت با موضوع ارز ۴۲۰۰ گرفت.»
وی گفت: «ایراد مهم و مشترک بسیاری از روسای جمهور و بعضی از مسئولین اجرایی از بعد از جنگ تا کنون این بوده است که بسیاری از تصمیمات و سیاست ها مبتنی بر باورها، ایدهها، سلائق و نظرات شخصی آنها بوده که بدون طی فرایند کار کارشناسی و نخبگی به مرحله اجرا میگذارند. در حالیکه باید تایید علمی و کارشناسی آن ایده یا تصمیم باید برتر بودن خود را در قیاس با نظرات و طرح ها رقیب به اثبات رسانده باشد. مثلا از دوره سازندگی بعضی از طرح ها و برنامه ها صرفا مبتنی بر ایده شخصی رییس جمهور بود و در عمل ناکارامدی و اختلالات خود را نشان داد.بطوریکه ما در مجلس هفتم با۱۷۰۰۰ پروژه ناتمام مواجه بودیم که بعضی از آنها در عمل اشکالات بنیادی خود را نشان داده بودند و همچنین ایدههایی تحت عنوان مناطق آزاد، مسکن مهر و … که مشکلات بنیادی از خود در عمل نشان داد.»
خوشچهره با تاکید بر اینکه تلاشها واجد ارزش است، گفت: «دولت جدید نشان داده از انرژی بالاتری نسبت به دولت قبلی برخوردار است اما تجربه اقتصادی رییسجمهور کم و آشنایی با برخی از مفاهیم زمانبر است .»
وی در توضیح این مطلب افزود:« باید توجه داشت اگرچه طرح مطالب مهم مانند عدالت، رفع تبعیض، مقابله با فساد و رانت، ارتقائ سطح رفاه یعنی بهبود عمومی سطح زندگی و همچنین تاکید روی مقابله با بیکاری و تورم و امثالهم اگرچه واجد ارزشی است اما درک صحیح مفهومی از آنها و تشخیص دقیق و شناخت ریشه و دلایل وعوامل ایجادی آنها شرط اول برای درمان است. »
وی افزود: «این کار مستلزم شفاف و روشن بودن شیوه و روش های اجرایی یا به عبارتی داشتن یک عقبه ی قابل دفاع و روشن نظری و تئوریک که پشتیبانی کننده و دربردارنده دیدگاههای ارزشی عدالت در کنار تولید ثروت و امثالهم باشد، است. »
او ضمن تاکید بر ضرورت پرهیز از از خام خیالی و ساده انگاری گفت: «جلوگیری از تکرار آن دسته اشتباهات مدیریتی که بعد از جنگ و تاکنون در نحوه مدیریت کشور داشتهایم ضروری است. برخی اشتباهات در دولتها مشترک است ، به عنوان مثال همه دولتها در وابسته کردن درامدهای اصلی کشور به خام فروشی هرچه بیشتر نفت و افزایش واردات بی رویه کالاهای مصرفی نقش داشتند.»
او با اشاره به جریان رو به تزاید قاچاق کالا نیز تاکید کرد: «ارقام قاچاق بسیار بالا و در محدوده ۲۵ میلیارد دلار است و همچنین اشتراکاتی مانند افزایش و پیچیدگی فسادهای مخصوصا مالی که عمدتا ریشه در درامدهای نفتی و تبدیل ریالی آن در سیستم بانکی و درکنار آن فساد در زمین و زمین خواری بوده که جنبههایی از اختلالات بنیادی اقتصاد را نشان می دهد.»
استاد دانشگاه تهران هشدار داد: «در نظام تصمیمگیری بعضا درک نادرست از برخی مفاهیم که خود خطرناک است. مثلا عدالت که شعار و ادعای مهمی ولی از آن مهمتر چگونگی و شیوه و راه رسیدن با ان است یعنی با چه دیدگاه و برنامه و الگویی . این گونه است که چندین دولت با شعارهای عدالت و مهررزی، اعتدال و تدبیر و امید….روی کارآمدند اما درعمل خروجی کارشان درموارد متعددی ضد عدالت بود.»
به گفته خوشچهره شرایط کنونی کشور و مردم طوری است که روش آزمون و خطا و آن دسته از اشتباهات چهل ساله را نباید دیگر به کار برد.
این اقتصاددان مطرح ایرانی با تایید این نکته که دولت سیزدهم وارث به همریختگیها و عدمتعادلهای شدیدی است، گفت:« بسیاری از چالشهای اقتصادی امروز به بحران تبدیل شده و ما با بحران بیکاری، بحران تورم عمومی و … روبرو هستیم .»
خوش چهره گفت: «متاسفانه دولتها در ابتدای ورود به انتخابات مساله را ساده میگیرند و دلایل ایجادی بحرانها نادیده گرفته میشود چرا که به شناخت جامع نرسیدند این در حالی است که دلایل ایجادی بحرانها عموما راه برونرفت را مشخص میکند، از این رو شاهدیم که بسیاری از روسای جمهور از روش آزمون و خطا برای حل مشکلات استفاده میکنند . حالا در این شرایط باز هم شاهد هستیم که افراد مسئولی که در دولتهای پیشین با آزمون و خطا حرکت میکردند وغفلتها و خطاهایشان نابخشودنی است، مورد مشورت قرار گرفته و در جلسات دعوت میشوند .»
تجربه ناگوار ارزی در ایران
او مساله شفافیت و بیان دیدگاه فکری و نظری در مشی اقتصادی کابینه سیزدهم خاصه درتیم اقتصادی دولت را در این مقطع که نگرانی جدی در بین بعضی از صاحبنظران دلسوز وجود دارد را واجد اهمیت بسیار بالا دانست و در این رابطه به تجربه ناگوار مدیریت ارزی در ایران اشاره کرد و با ذکر مقدمهای تاریخی ادامه داد:« ۹۵ درصد ارز در ایران از طریق دولت به اقتصاد تزریق میشود. این ارز عمدتا محصول تولید ناخالص داخلی نیست بلکه عموما از طریق صادرات مواد خام معدنی و همچنین نفت خام، و در کنار آن اقلام پتروشیمی، میعانات گازی و … حاصل میشود . این ساختار ارزی طبیعتا سبب شده دولتها بعضا به غلط خواستند ضعفهای و اشتباهات مدیریتی خود را با افزایش قیمت ارز که در مقاطعی بصورت شوکهای ویرانگر ارزی بود جبران نمایند. این اقدام طمعجویانه خود را با عبارات و توصیهها و سیاستهایشکست خورده وارداتی مثل تعدیل ساختاری و تعدیل قیمتها و کاهش ارزش پول ملی تلاش کردنند توجیه میکنند.»
وی گفت: «تجربه بانک جهانی هم نشان داد که بسیاری توصیهها اشتباه بود و حتی جوزف استیگلیتز، برنده جایزه نوبل و قائم مقام بانک جهانی که ابتد مدافع و مروج سیاستهای تعدیل و نظریاتی مانند آزادسازی قیمت ارز و … بود، وقتی نتایج ناگوار آن را در کشورهای اسیایی امریکای لاتین آفریقایی را دید، جزو مخالفین قرار گرفت اما در ایران هر دولتی آمده با درجه ای، این مسیر را پی گرفته است، استارت این اقدام در دولت سازندگی زده شد و دولت نهم و دهم و یازده و دوازدهم نیز شوکهای ارزی بزرگی را تجربه کردند. شوک ارزی دولت نهم و دهم نیز بسیار سهمگین و سیصد درصدی بود و در دولت قبلی نیز قیمت ارز از محدوده سه هزار تومان به سی هزار تومان رسید و رشد ۱۰ برابری را شاهد بود. »
دولت فرصت اقدامات انی. ضربتی و کوتاه مدت را دارد از دست داد
او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ضرورت اجرای برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت گفت: «من پیش از این نیز اشاره کردم که دولتها معمولا یک دوره ۵ یا ۶ ماه (دوره ماه عسلی ) بازسازی یا جلب اعتماد عمومی دارند چون میتوانند میتواند مشکلات را متوجه عملکرد دولت قبلی کرده و به نحوی کاستیها را توجیه کند.»
خوشچهره در توضیح این مطلب ادامه داد: «متاسفانه در برخی مسائل سادهگرفتن وساده انگاری و تناقضاتی در دیده میشود. عملکرد دولت را در همین مدت ببینید، نه تنها تورم کنترل نشده بلکه لجام گسیخته پیش میرود. این در حالی است که اگر امکان مهار تورم نبود، میشد با مشوقهایی نظیر اعطای معافیت مالیاتی و … تولید اقلام مهم سفره مردم تشویق میشد تا قیمت افزایش نیابد نه اینکه با دستور سراغ کنترل قیمت برویم. از سوی دیگر در حوزه مسکن هم ضرورت داشت اقدام آنی و ضربتی صورت میگرفت در حالی که همه اقدامات دولت فعلا شعاری و میان مدت است، مانند ساخت یک میلیون مسکن در سال.»
او گفت: «متاسفانه قیمت زمین، حبابی افزایش یافته که این اتفاق البته ریشه در جنگ اقتصادی از یک سو و غفلت و جهالت و سودجویی از سوی دیگر دارد و متاسفانه کمکم در جهان از نظر غیرواقعی بودن و عدم نسبت هزینه خرید مسکن و اجاره با درآمد به اولین کشور تبدیل میشویم و میبینیم شخص مجبور است برای تامین مسکن یک شیفت کار کند.»
او در توضیح این مطلب ادامه داد: «به عنوان مثال باید در همین سه ماه مقابل تمدید قراردادهای مستاجران با نرخ بالا گرفته میشد و دولت به کسانی که تنها درآمدشان از محل اجاره مسکن به دست میآید نیز کمکهایی میکرد تا فشار کاهش یابد. »
وی اقدام ضربتی را به پیشگیری از خونریزی شدید تشبیه کرد و گفت: ریزش ارزش پول ملی نوعی خونریزی در اقتصاد است که باید مهار شود.
رصد نظرات تیم اقتصادی کابینه
وی با اشاره به اینکه نظرات تیم اقتصادی کابینه چندان روشن نیست، گفت: «تنها کسی که در این میان واضحترصحبت کرده آقای میرکاظمی، رییس سازمان برنامه و بودجه است که وعدههای اجرا نشده پیشینیان را تکرار میکند و میگوید هدف ما رشد شش درصدی اقتصاد است در حالی که رشد اقتصادی به تنهایی مهم نیست و کیفیت رشد اقتصادی از اهمیت بالاتری برخوردار است.»
این اقتصاددان گفت:« نرخ رشد اقتصادی شرط لازم است اما کافی نیست. باید دید رشد اقتصادی به چه بهایی به دست میآید. برخی دولتها در جهان با نفی استقلال یا با دریافت وامهای کلان از بانک جهانی رشد اقتصادی را بالا میبرند و خوشبختانه در ایران چنین وضعیتی نیست اما برخی دیگر با فروش منابع خدادادی مانند نفت رشد اقتصادی را تجربه میکنند، رشد اقتصادی کشورهای عربی غالبا اینگونه حاصل میشود اما اگر ملاحظات رشد اقتصادی دیده نشود، اتفاق خطرناکی میافتد. فرض کنید رشد اقتصادی با قطع جنگل یا فروش منابع طبیعی یا صید بیرویه که ریشه سالهای آتی را میزند، حاصل شود. سئوال اینجاست آیا این رشد واجد ارزش است؟»
او سپس نقبی به تجربه ایران زد و گفت: «موضوع این است که رشد اقتصادی حاصل از نفت اشتغالزایی بالایی ندارد و الگویی که اقای میرکاظمی برای رشد اقتصادی بدان اشاره میکند، همین الگوی آزموده شده است، رشد غیر مرتبط با ایجاد شغل. در این حالت بحران بیکاری برطرف نمیشود در حالی که اگر تنها دو میلیارد دلار در شبکه آبیاری برای پیشگیری از هدررفت آب سرمایهگذاری شود و با احداث سردخانه مانع از تخریب محصول کشاورزی شوند و صنایع تبدیلی برای محصولات کنونی راهاندازی شود، میلیونها شغل ایجاد میشود. »
وی با تاکید بر اینکه مدلهای مطروحه برای کشورهای صنعتی که محدودیت بیکاری ندارند، جوابگوست، اضافه کرد: «در این کشورها بهره روی بالا و تکنولوژی روز وجود دارد وهر چه پول بیشتر خرج شود، رشد اقتصادی بیشتر ایجاد میشود اما در ایران با تنگنای زیرساختی و زیربنایی روبرو هستیم و پول تنها عامل تعیینکنده نیست. »
اعتراض به موضوع عدم دخالت دولت
خوشچهره در بخش پایانی سخنانش با اشاه به اعتراضی که به سخن رییسجمهور در خصوص عدم دخالت دولت انجام داد، توضیحاتی ارائه کرد و گفت: «بیم آن میرود که نقد دلسوزان در کنار نقد کسانی قرار داده شود که چشم بستهاند و میخواهند این دوست زمین بخورد در حالی که ما از باب دلسوزی و نگرانی، برای اصلاح امور نکاتی را مطرح میکنیم.»
او گفت: «موضوع حذف دخالت دولت از منظر تئوریک حرفی کلی است اما در محافل اکادمیک برداشت نادرستی از این عبارت صورت گرفته است. سابقه این ماجرا به زمان فروپاشی شوروی برمیگردد. در این زمان بسیاری نظام نئولیبرالیسم را موفق دانسته و پایداری آن را نشانه حقانیت بازار تلقی میکردند و نظام شوروی را با نظام مداخله دولت یکی میدانستند.»
وی با تاکید بر اینکه موضوع عدم دخالت دولت موضوع بیربط و اشتباهی است، گفت: «اتفاقا ترامپ یکی از بالاترین دخالتها را در اقتصاد امریکا انجام داد و با هدف ایجاد شغل مانع ورود فولاد ارزان و همچنین کالای ارزان چینی به کشورش شد. درست است که واردات کالای ارزان سبب میشود سطح رفاه بالا برود اما اشتغال را فدای سطح رفاه نکرد. از سوی دیگر جرج بوش در دوره بحران مالی، ۷۰۰ میلیارد دلار به جنرال موتورز و بانکها کمک کرد تا مردم سپردههایشان را از بانک بیرون نکشند.»
خوش چهره گفت: «دولتها در کشورهای پیشرفته یکی از بالاترین دخالتها را دارند ، آن وقتی در ایران که با تحریم و ضعف نظامات نظارتی روبروست، این حرفها مدام تکرار میشود.»
به گفته وی بحث امروزه بر عدم دخالت دولت نیست بلکه حوزه مداخله دولت محل مناقشه است، اینکه دولت تصدیگری نکند و در حوزههای ضروری دخالت کند.
او با تاکید بر اینکه دخالت دولت در اقتصاد در دوره جنگ توجیه بالایی دارد، گفت: «در جنگ جهانی آلمان، انگلستان و فرانسه و … کارخانههای خودروسازی را تعطیل کرده و تانک و نفربر و … تولید کردند، از سوی دیگر مواد غذایی جیرهبندی و کوپنی شد، آن وقتی در جنگ اقتصادی ایران، از عدم دخالت دولت سخن گفته میشود. »
او اضافه کرد: «من به رییسجمهوری گفتم که دولت باید در حوزه حمل و نقل عمومی، در حوزه بهداشت و درمان، ورزش همگانی، سلامت عمومی جامعه و … دخالت داشته باشد و خوشبختانه ایشان تایید کرد . امروزه در اروپا هفتاد درصد از حمل و نقل توسط مترو و راهآهن انجام میشد اما در ایران حمل و نقل بار نیز جادهای است، طبیعی است که دولت باید به نفع ایجاد حمل و نقل ریلی مداخله کند، در ضمن در همین دوره کرونا ضرورت دخالت دولتها در حوزه بهداشت و درمان روشن شد . »
یک پیشنهاد مهم به صدا وسیما
وی با اشاره به تجربه مهم صدا و سیما در دوره اصلاحات گفت: در این دوره صدا و سیما نشستهایی ترتیب میداد و مناظرههای مهمی برگزار میشد. شخصا رو در روی وزرا مینشستیم و بحث کارشناسی میکردیم حتی یادم هست در دورهای که وزیر آقای خاتمی در بحث مغلوب شده بود، رییس جمهوری وقت در جلسه اشاره کرده بودند که طرح فلانی درست و قابل بررسی است. میبینید نظام تصمیمگیری در این شرایط چقدر امکان سالمسازی دارد اما از دولت نهم به بعد وزرا به تنهایی برای دفاع از عملکردشان حاضر میشوند و من امیدوارم سازمان صدا و سیما این برنامهها را مجددا راهاندازی کند.
وی گفت: من همانقدر که خوشبین هستم، احساس نگرانی می کنم و معتقدم که دولت سیزدهم فرصت اشتباه ندارد. لازم است دولت به سرعت در انتصابات خود بازنگری کند و حساسیت افکار عمومی را در این حوزه برطرف نماید. فرمانده گروهان هر قدر هم خوب عمل کند، نمیتواند فرمانده لشگر شود و این نکته را نمایندگان مجلس در خصوص وزیر آموزش و پرورش درست تشخیص دادند اما برای حل بحران و حرکت رو به جلو لازم است که دولت در حوزه انتصابات خود بازنگری لازم را به عمل بیاورد.