محدودتر شدن گزینههای پوتین و آسیب به اقتدار نظامی روسیه
چنین به نظر می رسد که گزینه های پوتین هر روز محدود تر می شود. باید گفت که نیروهای روسیه در تلاش برای کسب پیروزی در اوکراین به نوعی به تله افتاده اند. کشورهایی چون هند، چین و ایران به دقت تحولات جنگ در اکراین را دنبال می کنند و ناتوانی روسیه در اعلام پیروزی، به اقتدار نظامی روسیه آسیب جدی وارد خواهد کرد.
به گزارش خبرآنلاین، توماس او فالک در مقاله ای برای الجزیره نوشت: با فراتر رفتن آمار تلفات در کمتر از یک هفته از یکصد نفر( تازه ترین آمار درباره تلفات ارتش روسیه ۶ هزار نفر است .م)، اکنون این پرسش مطرح است که هدف نهایی پوتین از حمله به اکراین چیست.
به باور کریستین نیتوایو، از استادان علوم سیاسی در یکی از دانشگاه های لندن، درباره انگیزه های روسیه نباید به هیچ جه دچار سوء تفاهم شد: پوتین فقط به سیاست های رویزیونیستی ( تجدید نظر طلبی) و خیالبافی های یک قدرت بزرگ، می اندیشد.
وی در مصاحبه با الجزیره گفت یکی از اهداف بلند مدت روسیه در دوران پس از جنگ سرد ، به دست آوردن دوباره قدرت و موقعیت اتحاد شوری سابق، قدرتی برابر به شمار آوردن از سوی غرب و اعمال نفوذ سیاسی در تحولات کشورهای کوچک مجاور خود، همچون اکراین ،مولداوی و قزاقستان است. در این میان، اکراین تلاش کرد تا خود را در حوزه نفوذ غرب قرار دهد و همین موضوع باعث شد تا پوتین واکنش نشان دهد.
به احتمال بسیار زیاد روی کارآوردن دولت هوادار مسکو در کیف، عمده ترین انگیزه روسیه در دخالت نظامی خود در اکراین است. اما باید دید که سناریوی مورد نظر مسکو چگونه از آب بیرون خواهد آمد.
گریم جیل، استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه سیدنی در مصاحبه با الجزیره گفت در صورت تصرف کیف، روسیه یک دولت موقت برای اداره امور اکراین روی کار خواهد آورد. اما با توجه به بعید بودن تن دردادن مردم اکراین به چنین دولتی، پوتین موفق تر خواهد شد اگر دولت کنوبی با کنار رفتن برخی از اعضای آن به استثنای ولولادمیر زلنسکی همچنان اداره امور کشور را در دست داشته باشد و با روسیه وارد مذاکره شود.
حتی اگر روسیه بتواند با دولت کنونی اوکراین برای پایان دادن به مناقشه به نوعی تفاهم و توافق دست یابد، بازهم با مشکلات جدی روبرو خواهد شد.
به گفته گریم جیل، گفتگو بین روسیه و اکراین ماهیت اجباری خواهد داشت و به همین علت ممکن است توافق های به دست آمد در مقام اجرا با مشکل روبرو شود. پوتین گزینه های آسانی در اختیار ندارد و روی کار آوردن دولت موقت با توسل به زور نیز کار چندان ساده ای نخواهد بود.
با اینکه هم اکنون نمایندگان روسیه و اکراین در مرز اکراین با بلاروس سرگرم گفتگو هستند اما روسیه برای تحقق این خواسته خود باید پیروزی های مهمی به دست آورد. مقاومتی که اکراین در برابر تهاجم روسیه از خود نشان داده فراتر از پیش بینی هاست.
جان آر دنی ، کارشناس مسایل امنیتی در کالج نظامی ارتش آمریکا می گوید، روسیه هنوز همه کارت هایی را که در اختیار دارد رو نکرده است. وی گفت توانمندی و قدرت روسیه به مرابت از اواکرین بیشتر است و به گفته مقامات آمریکایی، روسیه بین ۵۰ تا ۷۰ درصد از نیروهای خود را در لشکر کشی به اوکراین به خدمت گرفته است و در نتیجه همچنان نیروهای فراوانی برای اعزام به جبهه های نبرد در اختیار دارد.
اما با وجود اندک بودن میزان پیشروی نیروهای روسیه در خاک اکراین، کارشناسان و رسانه های بین المللی به راهبرد نظامی روسیه، به دیده تردید نگاه می کنند. کاستی هایی وجود دارد که موجب چنین تردیدهایی می شود، از جمله ناتوانی روسیه در برقراری کنترل کامل هوایی برفراز اکراین، ناتوانی در به دست گرفتن کنترل فرودگاه بین المللی آنتونف در حومه کیف و مشکلاتی که در زمینه هماهنگی عملیات نظامی خود با آن ها روبرو شده است.
به گفته این کارشناس، روسیه تلاش خواهد کرد تا بخشی از خاک اکراین را به تصرف و اشغال خود درآورد اما تردید دارم که بتواند در بلند مدت به اشغال گری خود ادامه دهد. روسیه در خارکف با مقاومت شدید نیروهای مردمی روبرو شده ست.
چنین به نظر می رسد که گزینه های پوتین هر روز محدود تر می شود. باید گفت که نیروهای روسیه در تلاش برای کسب پیروزی در اوکراین به نوعی به تله افتاده اند. کشورهایی چون هند، چین و ایران به دقت تحولات جنگ در اکراین را دنبال می کنند و ناتوانی روسیه در اعلام پیروزی، به اقتدار نظامی روسیه آسیب جدی وارد خواهد کرد.
نکته دیگر اینکه حمله روسیه به اکراین برای موقعیت آتی روسیه تاثیر منفی جدی خواهد گذاشت. باید گفت کشورهایی همچون آلمان و فنلاند که چندان به مسایل نظامی و دفاعی اهمیت نمی دادند، اکنون روسیه را به عنوان دشمن تلقی خواهند کرد و بودجه نظامی خود را افزایش خواهند داد.
اگر پوتین بتواند حکومتی دست نشانده و بازیچه دست مسکو در اکراین روی کار آورد، این اقدام ضربه ای مهم به تعهدات غرب در زمینه دمکراسی وارد خواهد آورد و روابط کشورها در قاره اروپا را با مشکلاتی روبرو خواهد ساخت.