آقای کریمی قدوسی! به شناسنامه تان نگاه کرده اید که محل تولدتان را شبرغان در افغانستان ذکر کرده؟!
جواد کریمی قدوسی، عضو جبهه پایداری و نماینده مجلس شورای اسلامی، در شبکه ایکس (توئیتر) پستی منتشر کرد و اتهاماتی را به ظریف منتسب کرد.
در گزارش عصرایران آمده است؛
اظهارات کریمی قدوسی با سکوت ظریف مواجه شد اما علاوه بر فضای توییتر در برخی رسانه ها واکنش داشت.
کریمی قدوسی موفق شده چندین دروغ بزرگ را در یک پست کوتاه بگنجاند و در آخر هم نوشته است: خائن و خیانت و نفاق شاخ و دم ندارد.
اما دروغ هایش:
1 – ظریف در ارتش آمریکا خدمت سربازی را سپری کرده است.
2 – ظریف با امریه آمریکایی ها کارمند رسمی سازمان ملل شده است.
3 – ظریف برای خود و خانواده اش تابعیت آمریکایی گرفته است.
4 – ظریف را آمریکایی ها به وزارت خارجه ایران نفوذ دادند.
5 – ظریف، برجام را با دیکته آمریکایی ها امضا کرد.
در این باره چند نکته را نه از باب دفاع از ظریف (که خودش می تواند) که از این جهت می نویسیم که چنین بی اخلاقی های مشمئز کننده ای فضای سیاسی و اجتماعی کشورمان را آلوده تر و زشت تر می کند و دودش به چشم همه مردم ایران می رود. سیاسیون باید فهمند که حرف زدن شان هزینه دارد و مورد نقد قرار می گیرد، خاصه فردی مانند کریمی قدوسی که سیاهه دروغ هایش زبانزد خاص و عام است:
الف) در عالم انسانیت و اخلاق، اصلی وجود دارد به نام “شرافت” که می گوید حتی با رقیب و دشمنت نیز با شرافت رفتار کن. این حجم از دروغ پردازی های بی شرمانه و آشکار که از سوی یک فعال سیاسی به فردی از اردوگاه سیاسی دیگر، چه نسبتی با شرافت دارد؟
ب) حتی “یک کلاغ ، چهل کلاغ” هم نکرده که آدم بگوید مبالغه کرده! کل قصه را از خودش ساخته و بافته است تا بعد از این، درباره حرف های بی سر و ته عده ای از ضرب المثل جدید “صفر کلاغ ، هزار کلاغ” استفاده کنیم.
ج) یعنی در تمام این چند و چند سالی که ظریف در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل بود و بعد به ایران آمد و وزیر شد تا به امروز، هیچ کس – حتی نهادهای امنیتی ما – نفهمیدند ظریف در ارتش آمریکا خدمت کرده؟(دقت کنید:خدمت در ارتش آمریکا!)
نفهمیدند آمریکایی به او امریه(!) دادند که کارمند سازمان ملل شود؟ (ظریف در نمایندگی ایران در سازمان ملل مشغول بوده و کارمند این سازمان نبوده است.)
نفهمیدند تابعیت آمریکا دارد؟
نفهمیدند آمریکایی ها او را به وزارت خارجه ایران نفوذ دادند؟
و نفهمیدند امریکایی ها برجام را به او دیکته کردند؟
یعنی هیچ فرد و نهاد و سازمانی در کل جمهوری اسلامی و در 4 دهه این ها را نفهمید ولی کریمی قدوسی فهمید؟! اگر این وهن نهادهای اطلاعاتی نظام نیست پس چیست؟
د) گیریم که هیچ کس نفهمید و کریمی قدوسی فهمید! از ایشان می خواهیم مستندات و مدارکش را علنی کند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. نمی شود که هر کسی در شبکه های اجتماعی یک سنگی بیندازد و در برود و بگوید دروغ که کنتور نمی اندازد! اگر حرفش حرف است رویش بایستد و اگر هم باد هواست که حواله اش می دهیم به بند الف همین نوشتار.
ه) اگر برجام دیکته امریکا بوده، پس چرا دولت اصولگرای مطلوب کریمی قدوسی و امثال او از ابتدای روی کار آمدن شان در صدد احیای برجام برآمدند؟ نکند حسین امیرعبداللهیان را هم امریکایی ها قِل داده اند داخل وزارت امور خارجه ایران؟
و) آیا نباید این دروغ پردازی های آشکار، مورد رسیدگی قضایی گیرد؟ یا این که یک طرف هر چه خواست از دروغ و دغل را سرهم کند و اشکال ندارد و طرف دیگر، در محاصره انواع خط قرمزهای واقعی و ساختگی باشد؟
ز) و البته با این جمله کریمی قدوسی بسیار موافقیم: “خائن و خیانت و نفاق شاخ و دم ندارد” و می افزاییم که دروغگو هم شاخ و دم ندارد! و آرزو می کنیم که ای کاش بینی دروغگوها مانند پینوکیو دراز می شد
ح) اگر کسی برای تخریب کریمی قدوسی چنین دروغ هایی بسازد، آیا به مذاق او خوش می آید؟
1- کریمی قدوسی در شبرغان افغانستان به دنیا آمده است. نام واقعی او “جمعه” است.
2 – در سه سالگی به ایران مهاجرت می کند و با استفاده از شناسنامه یک کودک فوت شده ایرانی و با نامی جدید، به مدرسه می رود.
3 – در دهه 60 با سرویس اطلاعاتی اسرائیل مرتبط و از طریق آن وارد سیستم سیاسی ایران می شود.
4 – با دستور موساد کاندیدای مجلس می شود و تمام هزینه های انتخاباتی اش را اسرائیلی ها تامین می کنند.
5 – ماموریت ویژه او در مجلس این است که با تخریب نیروهای ایران دوست، زمینه را برای حذف آنها و جایگزینی افراد بی مایه فراهم کند.
باید به او گفت که حرف هایش درباره ظریف، درست مانند این بود!
بعد از تحریر:
آقای کریمی قدوسی! به شناسنامه تان نگاه کنید و در آستانه 70 سالگی و پیرانه سری، بیشتر به فکر آخرت تان باشید که فرمود:مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ / وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ (سوره مبارکه ق ؛ آیتین 18 و 19)
آدمی هیچ سخنی را به لفظ درنمی آورد مگر اینکه مراقبی آماده نزد او آن را ضبط می کند/ و سختی های حالت مرگ به راستی در رسید، این همان است که از آن می گریختی.