ین کاندیدای انتخابات مجلس به خودش هم رأی نداد /همسرم خبر نداشت کاندیدا شده ام /۳۵ رأی آوردم /فقط به ۳ نفر گفتم به من رأی بدهید
آقای نیما مومن شوقی با ۳۶ رای، آقای حسین سقط کار خوشحال با ۳۵ رای و آقای داود محمدبیگی کاسوایی با ۳۳ رای کمترین میزان رای را در حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس بهدست آوردند.
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد و قرار است دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شود.
بنابر گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، هادی طحاننظیف سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده بود در مجموع صلاحیت بیش از ۱۵ هزار ۲۰۰ نفر از داوطلبان کاندیداتوری انتخابات مجلس شورای اسلامی مورد تایید قرار گرفت و حدود ۷۵ درصد از داوطلبان تاییدصلاحیت شدند.
از تهران که شلوغترین حوزه انتخابیه از نظر تعداد نامزد بود ۳۵۴۵ نفر برای انتخابات مجلس تاییدصلاحیت شده بودند که از این تعداد، ۱۴ نفر اول توانستند حد نصاب ۲۰ درصد را کسب کنند و به مجلس دوازدهم راه یابند، اما نفرات شانزدهم تا سیام موفق به کسب این حدنصاب نشدند.
انتخابات دور دوم مجلس در تهران میان نفر پانزدهم تا چهل و ششم دور اول انتخابات برگزار میشود.
وزارت کشور در انتخابات مجلس دوازدهم علاوه براینکه اسامی و تعداد آرای نفرات اول انتخابات را اعلام کرد اسامی و تعداد آرای نامزدهایی که در تهران کمترین میزان رای را داشتند هم اعلام کرد که آقای نیما مومن شوقی با ۳۶ رای، آقای حسین سقط کار خوشحال با ۳۵ رای و آقای داود محمدبیگی کاسوایی با ۳۳ رای کمترین میزان رای را در حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس بهدست آوردند.
با توجه به اینکه همیشه نفرات اول انتخابات مورد توجه مردم و رسانهها هستند، اما این بار برای شنیدن صحبتهای نفرات آخر انتخابات به سراغ سه نامزدی که در تهران کمترین میزان رای را آوردند، رفتیم تا صحبتها، نظرات و اینکه چه شد کمترین میزان رای را آوردند بشنویم البته آقای داود محمدبیگی کاسوایی که نفر آخر انتخابات مجلس در تهران است حاضر به مصاحبه نشد.
به سراغ آقای حسین سقط کار خوشحال رفتیم که متن این مصاحبه به شرح ذیل است:
بهعنوان سوال اول خودتان را برای ما معرفی کنید.
من حسین سقط کار خوشحال هستم و در مخابرات کار میکنم.
چند سال دارید؟
۵۳ سال
هدفتان چه بود از اینکه در انتخابات شرکت کردید؟
بالاخره هر کسی در درون خود چیزهایی میبیند که میتواند به جامعه کمک کند؛ هدفم کمک کردن بود. ما در جامعه بودیم و رنجهایی را کشیدیم و لمس میکنیم. نظر شخصی من این است که خواستههای مردم، آنها که منطقی هستند باید مطرح شود.
به نظرتان چه کمکی میتوانستید به مردم کنید؟
هر آدمی یک رای دارد و با آن رایی که میدهد میتواند از مردم دفاع کند و یک پرزنتی از موضوعی که دارد بتواند با آن مردم را قانع کند. اینکه یک نفر برود شقالقمر کند بالطبع نمیشود لذا در حد معمول از خواستههای مردم آنها که معقول و در راستای حکومت هستند، دفاع کنیم.
با توجه به چهرههای سرشناسی که در تهران بودند چرا از لاهیجان و یا یک شهر کوچک برای انتخابات ثبتنام نکردید؟
بعضیها وقتی امتحان کنکور میدهند میگویند اگر فلان رشته را قبول شدم فلان رشته را میخوانم؛ بعضی دیدگاهها اینطوری است که فقط میخواهند بیایند داخل، اما دیدگاه من این نبود که فقط بخواهم به داخل بروم. چون من کار و همه چیزم در تهران است و خیلی از مسائل را در تهران لمس کردم لذا ترجیح دادم در تهران باشم حالا امسال نشد سالهای دیگر بالاخره تجربهای است برای آدم.
تبلیغات انتخاباتی هم داشتید؟
نه، من زیاد انجام ندادم.
حتی در فضای مجازی هم تبلیغ نکرید؟
نه
شما که میخواستید در انتخابات شرکت کنید چرا تبلیغات نکردید؟
مردم دیگر با تبلیغات رای نمیدهند. به یک نفر که میتواند کار شاخصی انجام دهد و سوابقی خوبی داشته باشد رای میدهند لذا اگر من تبلیغ هم انجام میدادم رای نمیآوردم.
علتش چی بود که تبلیغات نکردید؟
من خیلی بد آوردم. در این برهه زمانی یک مشکلاتی برای من بهوجود آمد که از همه چی دور شدم وگرنه این کار را میخواستم انجام دهم.
شما از آرای خودتان در انتخابات خبر دارید که چقدر بوده؟
دقیقا نه ولی فکر میکنم ۶۵ تا رای آوردم.
اما لیستی که منتشر شده ۳۵ تاست.
پس ۳۵ تاست.
آیا شما در انتخابات به خودتان رای دادید؟
نه، یک رای چی بود که بخواهم اینکار را کنم.
آیا خانوادهتان بعد از انتخابات متوجه نامزدی شما شدند؟
بله، در مدرسه بچه برادرم رایگیری بود و وقتی به مدرسه رفته بود به او گفته بودند عموی شما در انتخابات رای آورد که از آنجا متوجه شدند حتی رای من را آنها به من گفتند.
واکنش خانواده چه بود پس از اینکه متوجه شدند شما نامزد انتخابات شدهاید؟
اکثرا مخالف این امر بودند.
دلیل مخالفتشان چه بود؟
اول اینکه میدانستند رای نمیآورم، چون به وضوح مشخص بود و میگفتند میخواهی نماینده شوی که چه شود فقط فحش بخوری و حرف از مردم بخوری؛ کاری میتوانی بکنی؛ اصلا اختیاری داری. شاید راست میگویند تا حدودی دیدگاهشان کلیشهای است، اما نظرشان این بود.
برای انتخابات با چند نفر چهره به چهره صحبت کردید که بروند رای دهند؟
فقط با سه نفر. با همانهایی در اداره در یک اتاق هستیم صحبت کردم و با کسی صحبت نکردم حتی خانمم هم نمیدانست فقط نامهای که از وزارت کشور آمد و خانمم تحویل گرفت در نامه را باز نکرده بود و من هم گفتم برای کارهای اداری است.
اگر نماینده مجلس میشدید چه برنامههایی در اولویت کاری شما بود؟
من تا آنجا که اطلاع دارم در مجلس یک موضوعی مطرح میشود و آدم نظر میدهد. من همیشه گفتم در یک خانواده، ما که نسلهای قدیم بودیم اگر دیکتاتوری انجام دهیم بچه همان لحظه مرا قبول دارد، اما اگر مستقل شود حرف مرا قبول نمیکند و مخالف من میشود و تا زمانی که به من نیاز دارد با من خوب است بنابراین فکر میکنم در جامعه هم باید به این صورت باشد و مشارکت باشد.
مجلس دوازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر دیدگاههای نمایندگانی که قبلا بودند و دوباره رای آوردند یک خرده عوض شود خوب است، اما اگر بخواهند با همان دیدگاه جلو بروند فکر میکنم که خوشایند مردم و موفقیت مملکت نخواهد بود.